@article{ author = {FaKhary, A. and Farvareshi, M. and Gorashezadeh, M. A.}, title = {THE EFFECT OF RELATIONSHIP PARENT CHILD ON METAL HEALTH IN TABRIZ FIRST HIGH SCHOOLS GIRL STUDENTS}, abstract ={Background & Objective: The objective of this research to study the effect of relationship Parent – child On Mental health in Tabriz First high schools girls students. Material & Methods: In this research400 First high school girls students were selected by cluster random sampling From among in Tabriz of schools. The subjects were assessed using GHQ-28 and CAM tests. Ages of average subjects were15 years. The data were analyzed through descriptive statistic, Pearson's coefficient correlation, and T-Test dependent means by SPSS. 13 Results: results revealed64% students loss of mental health. Somatic compliance (8/5%), anxiety ;insomnia (12%), social function (3/8%), depression (15/5%). Less than % normal relationship with mother 79/25% of the students were mild problems 20% severe relation problems with mother. Significant correlation was found between average and among variables relation with mother (p}, Keywords = {Parent-child relationship, first high school girl students, mental health}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {1-8}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تاثیر ارتباط والد-فرزندی، سلامت روان، دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان}, abstract_fa ={پیش زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه والد–فرزندی و ارتباط آن با سلامت روان در دختران سال اول دبیرستان های سال اول تبریز صورت گرفت:روش بررسی: با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 400 نفر دانش آموز سال اول دبیرستان انتخاب و با آزمون های C‌AM,  و GHQ-28 مورد آزمون قرار داده شدند. میانگین سنی آزمودنی ها 15سال بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T میانگین های وابسته با نرم افزار  SPSS-13تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که 25/64% دانش آموزان سلامت روان ندارند. 5/8% دارای شکایات جسمانی، 12% اضطرابی و بی خوابی ، 8/3% مشکلات کارکرد اجتماعی و 5/15% افسردگی بودند. کمتر از 1% با مادر خود ارتباط طبیعی داشتند 25/79% دارای مشکل ارتباطی خفیف و20% مشکل ارتباطی شدید با مادر داشتند. بین معدل و متغیر های رابطه با مادر (p}, keywords_fa = {والد-فرزندی، سلامت روان، دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-24-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-24-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Khoshkalan, M. and ZareFazlollahi, Z.}, title = {THE STUDY OF REHOSPITALIZATION REASONS IN OPERATED INPATIENTS IN EMAM HOSPITAL ORUMEH CITY 1383}, abstract ={  Introduction: Proper use of health and medical resources is a pivotal issue in our country. High population and low resources requires farsighted management in this area. Unplanned readmissions disturb medical service delivery and cause investment wastage. Method: This research is descriptive survey. The goal of this study is to identify operated inpatient rehospitalization reasons. All of 244 records pertaining to operated impatiens in the year 1383 who rehospitalized during the same year studied.   Results: 21.3% of patients readmitted because of a problem pertaining to surgery. The first reason for rehospitalization is post surgical complication (73%) and the second is post surgical infection (21.2%). The surgery word has highest readmissions (63.5%). ALOS [1] in first hospitalization is 5.1 day and at the readmission is 5.4  Discussion: Patients must receive adequate services after operation,early discharge may cause serious health problems for them. Home care after discharge from hospital by professionals is very important and can cause the decrease of rehospitalization. High attention to sterilization prevents post surgical infections.}, Keywords = {Readmission, Surgical complication}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {9-14}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی علل مراجعات مجدد بیماران جراحی شده در بیمارستان امام خمینی ارومیه در سال 1383}, abstract_fa ={مقدمه: استفاده بهینه از امکانات محدود درمانی موجود در کشور یکی از عوامل بهره وری و مدیریت موثر در امر درمان می باشد . با توجه به محدودیت منابع از قبیل پرسنل، تجهیزات و منابع مالی نسبت به سرانه جمعیت کشور، مدیریت هوشمندانه خدمات درمانی در جهت جلوگیری از دوباره کاری و تضییع امکانات ضرورت دارد. بستری های مجدد در موارد غیر از طرح درمان،‌ به نوعی از بین بردن امکانات است زیرا انتظار می رود بیماران در اولین بستری، کلیه خدمات لازم برای درمان را دریافت نموده و با سلامت کامل از بیمارستان ترخیص شوند. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است و هدف آن بررسی علل مراجعات مجدد بیماران بستری در بیمارستان امام خمینی ارومیه در سال 1383 است که در بستری اول تحت عمل جراحی قرار گرفته اند . به این منظور تعداد 244 پرونده موجود مربوط به این بیماران مطالعه شده و اطلاعات وارد چک لیست گردید و با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: بر اساس نتایج، علت بستری مجدد 3/21 % بیماران جراحی شده در بستری اول بروز اشکالی در روند درمان است که عبارتند از :عوارض عمل جراحی (73%) عفونت پس از عمل جراحی (2/21%) و عود بیماری به علت درمان ناقص (8/5%) بیشترین درصد مراجعات مجدد مربوط به بخش جراحی (5/63%) و بخش ارولوژی (3/17%) بوده است . متوسط مدت اقامت در بستری اول 1/5 روز و در بستری مجدد4/5 روز بوده است .بحث و نتیجه گیری : با توجه به بالا بودن میزان مراجعات مجدد به علت عوارض پس از عمل جراحی لازم است شرایطی که بیمار را دچار عوارض عمل جراحی می کند از جمله ترخیص شتاب زده از بخش های جراحی و نحوه انجام مراقبت های پس از ترخیص از بیمارستان مورد توجه قرار گیرد و امکان ارائه خدمات تخصصی به بیمار در منزل پس از ترخیص توسط پرسنل آموزش دیده فراهم گردد؛ همچنین لازم است مدیریت اتاق عمل و استریلیزاسیون با دقت بیشتر انجام گردد و بررسی عفونت های پس از عمل جراحی جزء رئوس کاری کمیته عفونت قرار گیرد.}, keywords_fa = {بستری مجدد، عوارض عمل جراحی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-25-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-25-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Sheikhi, S.}, title = {Clinical use of Bender-Gestalt test in brain lesions diagnosis and its comparison with Magnetic Resonance Imaging (MRI)}, abstract ={  Introduction: Clinical experiences tell us that there is overlapping of symptoms between some psychological disorders and some organic disorder. These common grounds has prompted the use of tests in Neuropsychology for deferential diagnosis. Bender-Gestalt test is one of the better known tests in Neuropsychology, which is easily and simply done.   Method & Material: To carry out this research, the researcher has contacted with two centers of MRI imaging, in Tehran. He has chosen 81 patients as a sample size. Selected persons as samples, in this group were kept under control from the following variables Age, sensory-motor disorders, visual disease, psychosis and mental retardation. Before taking the patients to MRI imaging, they were given a clinical interview and Bender-Gestalt test.   Results: The results indicated that there is significant difference between Bender-Gestalt test and MRI imaging in screening of brain lesions and normal cases. In 57% of cases, the two systems were agreed in screening of brain damage and normal cases. in 43% of cases, the two systems did not agree. In 8.5% of these cases, the Bender-Gestalt test indicated brain lesions but MRI method recognized them as normal, and in 34/5% of cases, Bender Gestalt test indicated normal, but MRI method recognized them as brain lesion. Discussion: It came to this conclusion that Bender-Gestalt test can be used as an aid to recognize brain lesions as a screening test in psychology clinics in order to avoid unnecessary imaging of human brain}, Keywords = {Bender-Gestalt test, Brain lesion, MRI}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {15-21}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {کاربرد کلینییکی آزمون بندر گشتالت در غربالگری ضایعات مغزی و مقایسه آن با تصویرنگاری به روش تشدید مغناطیسی MRI}, abstract_fa ={مقدمه: تجارب بالینی مبین این واقعیت است که نشانه های برخی از اختلالات روانی با علائم ضایعات ارگانیک مغزی هم پوشی دارند، هم پوشی موجود، موجب گردیده است که از آزمون های نوروپسیکولوژیک برای تشخیص افتراقی استفاده به عمل آید. آزمون بندر گشتالت یکی از معروف ترین آزمون های نوروپسیکولوژیک است که ساده و سهل الاجرا می باشد.روش و مواد:  برای اجرای حاضر محقق با هماهنگی دو مرکز تصویرنگاری MRI در تهران تعداد 81 بیمار به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شد. نمونه های تحقیق از نظر متغیرهای سن، اختلالات حسی- حرکتی، اختلالات بینائی، پسیکوز و عقب ماندگی ذهنی تحت کنترل قرار گرفتند. از هر یک از افراد گروه نمونه فوق، قبل از انجام تصویرنگاری MRI مغزی، یک مصاحبه بالینی و آزمون بندر گشتالت به عمل آمد و سپس مبادرت به تصویرنگاری با MRI از آنان گردید. در پایان نتایج حاصل با آزمون آماری مک نمار مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: اختلاف معنی داری بین نتایج بندر گشتالت و روش تصویرنگاری MRI در تشخیص ضایعات مغزی مشاهده گردید.در 57% دو روش تصویر نگاری MRI و آزمون بندر گشتالت در تشخیص ضایعات مغری و نیز تشخیص بهنجاری با هم توافق داشته و منطبق بودند. و در 43% با هم توافق نداشتند، در5/8 %  ازاین  موارد آزمون بندر گشتالت تشخیص ضایعه مغزی داده بود در حالیکه روش تشخیصی MRI  تشخیص بهنجاری داده بود، همچنین در 5/34%  از موارد، آزمون بندر تشخیص بهنجاری داده بود ولی روش MRI  تشخیص ضایعه مغزی داده بود.بحٍث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گیری نمود که آزمون بندر گشتالت می تواند به عنوان یک آزمون غربال گری ضایعات مغزی در کلینیک های روانشناسی به منظور جلوگیری از تصویرنگاری های غیر ضروری از مغز مورد استفاده قرار گیرد.}, keywords_fa = {آزمون بندر گشتالت، ضایعه مغزی، MRI}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-26-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-26-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Aghbali, A. A. and Mahmoodifar, F.}, title = {EVALUATION PCNA AND HI-67 MARKERS IN DENTAL FOLLICLE AND DENTIGEROUS CYST}, abstract ={Introduction: Dental follicle as a part of tooth grem can transform to dentigerous cyst. The Aim of this study is deteaon of two epithelial Growth Marer. In these lesions.Materials & Methods:In this descriptive study forty slide of these two lesion preparded and stained By IHC method.Results: Dental follicle (to some extent) and Dentigerous cyst express these markers. Concolusuin: In seems that these lesion can transform to each other.}, Keywords = {Dental follicle, Dentigerous cyst I.H.C Method}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {22-29}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی بروز HPV در ضایعات پیش سرطانی و SCC دهان}, abstract_fa ={میزان بروز سرطانهای دهان در آمریکا حدود 7/7 نفر به ازای هر10000 نفر ومورتالیتی آن6درصدگزارش شده است . ویژگی های این کارسینوم منجر شده تا پژوهش های زیادی برای شناخت اتیولوژی و ضایعات پیش سرطانی مرتبط آن صورت گیرد. در این راستا لکوپلاکیا و پرولیفراتیو ورروکوس لوکوپلاکیا دو ضایعه ای که بیشترین درصد ترانسفرماسیون بدخیمی را بین ضایعات پیش سرطانی دیگر نشان می دهند بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.ازبین عوامل ا تیولوژیک متعدد این ضایعات ویروسهای گروه پاپیلوما با توجه حضور در مخاط نرمال و شناسائی 24 گونه از آن در ضایعات سر وگردن توجهات زیادی را به خود معطوف کرده اند.تحقیقات متعددی حضور ویروس پاپیلومای انسانی را در ضایعات پیش سرطانی و سرطانی مورد بررسی قرار داده اند .ونتایج بدست آمده تقریبا" مشابه اند.در اکثریت این ضایعات گونه های 16و18 شناسائی شده اند.هدف این مقاله جمع آوری مقالاتی است که در ارتباط   را ویروس پاپیلومای انسانی باکارسینوم سلول سنگفرشی لکوپلاکیا وپرولیفراتیو ورروکوس لوکوپلاکیار ا بررسی کرده اند}, keywords_fa = {کارسینوم سلول سنگفرشی و لکوپلاکیاوپرولیفراتیو ورروکوس لوکوپلاکیا و ویروس پاپیلومای انسانی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-27-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-27-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Aali, R. and Nanbakhsh, H. and Aghakhani, N.}, title = {APPLICATION OF NANOTECHNOLOGY IN MEDICAL SCIENCE}, abstract ={Nanotechnology to apply on all of the advance technology in nanoscale. This technology create a many change in different science. Today, nano stablish change in druge transfer, imaging and removing of inside effect druge.In this article, has been explaining the application of nanotechnology in medical science.}, Keywords = {Nanotechnology, drug transfer, hmaging}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {30-36}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {مروری بر برخی کاربرد های فناوری نانو در علوم پزشکی}, abstract_fa ={مقدمه: فناوری نانو واژه ای است که به تمام فناوریها ی پیشرفته در عرصه کار با مقیاس نانو اطلاق می شود. این فناوری در علوم مختلف توانسته به عنوان تکنولوژی برتر تحولات شگرف را رقم بزند .در این میان علوم پزشکی نیز از این تحولات مستثنا نبوده  و این فناوری توانسته انقلابی را در عرصه پزشکی  ایجاد کند . امروزه نانو در بحث دارو رسانی ، درمان داروهای نامحلول در آب، امکان استشناقی یا خوراکی شدن داروها ی تزریقی، حذف اثرات جانبی داروها، تشخیص زود هنگام بیماریها و درمان بیمارهای  لاعلاج ازقبیل ایدز، هپاتیت ، سرطان تحولی بزرگ ایجاد کرده است. در این مقاله چیستی و  برخی زمینه های کاربردی فناوری نانو در علوم پزشکی  تشریح شده است.مواد و روشها: با توجه به اهمیت فناوری نانو و لزوم توجه به آن در  گرایشات علوم پزشکی، این مطالعه که از نوع مطالعات مروریمی باشد صورت پذیرفته است. جهت گرد آوری مطالب از منابع کتابخانه ای و اینترنتی همچنین گزارشات ستاد ویژ فناوری نانو ریاست جمهوری نیز استفاده شده است.بحث و نتیجه گیری: سرعت زیاد در خدمات درمانی، هزینه های پائین تر، درمان دقیق و اختصاصی تر بویژه در دارو رسانی توانسته فناوری نانو را به عنوان فناوری  برتر در ابتدای قرن حاضر تبدیل کند. این امر باعث شده کشورهای مختلف با سرعتی هر چه تمامتر در این حوزه قدم گذاشته و به پیش بروند. با توجه به اینکه این تکنولوؤی در مراحل ابتدائی گسترش و شکوفائی است لذا، لازم است دست اندرکاران امر سیاستگذاری و برنامه ریزی در کشور جهت گیریهای توسعه ای در این زمینه را جدی تر در نظر بگیرند.}, keywords_fa = {فناوری نانو، دارورسانی، مواد کاشتنی، عکسبرداری}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-28-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-28-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {Assessment of Psychological Problems In Menopause Women And Relationship’s Between Individual And Social Characteristic And Menopausal Symptoms In Referred To Tabriz Educational HospitalS In 2005-2006}, abstract ={  Background : menopause is period that fertility changed to infertility. Symptoms like hot flashes and night sweating , atrophic vaginitis , osteoporosis increase of heart disease and possibility of depression result from menopause and cessation of mense . menopausal symptoms may cause depression but existence of a relationship between menopausal symptoms and psychological problems is doubtful . therefore this research is done with the objective of assessing the relationship between individual and social characteristic , menopausal symptoms and psychological problems in postmenopausal women.   Methods and materials : in this descriptive correlation research 500 menopausal women who referred to tabriz gynecologic clinics were studied. They had no history of psychiatric disorder, smoking and use of narcotics, hysterectomy or oophorectomy . evaluation for BMI , BP, laboratory test , pelvic and breast examination, beck depression, zong anxiety . questionnaire were done at first. Demographic characteristics, Cassidy social support, uzeng self – steem by interview and menopausal symptoms . data were analyzed by utilizing T test , pearson correlation , one way ANOVA with spss soft ware .   Results : finding showed that the mean age and depression score 59.2±10.4 years and 19.43±7.94 respectivly . more than of women have moderate depression 68% and only 24% of them were under consultation and treatment . 54% participants reported anxiety 72.5 % hot flash , 80% bone pain ,27% breast pain , 51 % headache , 64 % memory distribution 78% numbness , 58% skin crewls, 46.4 urinary incontinence ,40 % dysparonia, 84 %complained of low sexual desire. There was significant relationship between mean of depression score and menopausal symptoms , family income , number offspring and sexual hormones (P}, Keywords = {psychological problems , menopausal women , Individual And Social Characteristic , menopausal symptoms}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {37-45}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی مشکلات روانی زنان یائسه و ارتباط آن با مشخصات فردی و اجتماعی و علائم یائسگی در مراجعین به بیمارستانهای آموزشی تبریز در سال 1384}, abstract_fa ={  مقدمه :   یائسگی نشانه گذر از دوران باروری ورسیدن به ناباروری است . در این دوران علائمی همچون گرگرفتگی و عرق شبانه وبی خوابی و عدم تمرکز و کاهش حافظه و از دست رفتن توده استخوانی و آتروفی واژن و در طولانی مدت افزایش خطرات قلبی و عروقی و اضطراب و افسردگی رخ می دهد . علائم یائسگی از علائمی هستند که می توانند فرد را مستعد افسردگی سازند اما ارتباط علائم یائسگی با ‌مشکلات روانی مشخص نیست از این رو این پژوهش با هدف تعیین مشکلات روانی زنان یائسه و ارتباط آن با مشخصات فردی و اجتماعی با علائم یائسگی زنان یائسه انجام گرفت .   مواد و روش ها :   این مطالعه توصیفی که در سال 1384 در درمانگاههای زنان بیمارستان های تبریزانجام شده است 500 زن مراجعه کننده به کلینیک بیمارستانهای آموزشی تبریز که سابقه عمل جراحی برداشتن رحم و تخمدانها و سابقه بیماری روانی در حال گذشته و استعمال مواد مخدر و سیگار در حال حاضر نداشتند و تمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند مورد مطالعه قرارگرفتند. از کلیه زنان در بدو ورود به مطالعه از جمله اندازه گیری اندکس توده بدن ، فشار خون ، درخواست آزمایشات روتین ، معاینه لگنی و ومعاینه پستان بعمل آمد ،ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب زونگ و حمایت اجتماعی کاسدی و عزت نفس آیزنگ توسط زنان تکمیل گردید . داده ها با استفاده از نرم افزار13 spss و آزمونهای تی و همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شد .   نتایج :   نتایج نشان داد میانگین سنی واحد های پژوهشی( 4/10 ± 2/59 )سال بود وتحصیلات اکثریت آنان 65 درصد راهنمائی و شغل اکثریت آنان 78 درصد خانه دار بود و میانگین نمره افسردگی در زنان (94 /7 ± 43/19) بود و اکثریت 68 درصد افسردگی متوسط و تنها 24 درصد آنها تحت درمان قرار داشتند و 54درصد آنها اضطراب داشتند و از علائم یائسگی 5/72 درصد گرگرفتگی و 64 درصد درد استخوان و 32 درصد درد پستان و 51 درصد سر درد و 70 درصد کرختی انگشتان و 50 درصد زبر شدن پوست و 42 درصد بی اختیاری ادراری و 21 درصد سوزش ادراری و25 درصد درد زمان مقاربت را گزارش کردند و 72 درصد از کاهش میل جنسی نسبت به قبل از یائسگی شاکی بودند . میزان افسردگی با میزان درآمد خانوار و تعداد فرزندان و هورمونهای جنسی و علائم یائسگی P}, keywords_fa = {مشکلات روانی ، یائسگی ، علائم یائسگی ، مشخصات فردی و اجتماعی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-29-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-29-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Talaei, A. and Faraji, F. and Mohajerani, H. R. and Saiedifar, A.}, title = {Nutritional status of female students in Azad university}, abstract ={  Introduction: Incorrect nutrition pattern in youth years is the One of cause for beginning of chronic disease. We have to attention about girls health through food choices that is the basis for tomorrow mothers. Thus, youth years is a golden time for improving health and nutritional status of them.   Materials and methods: In this descriptive study, we selected randomly 100 students of university an studied their diet. In order to data collection we used Food Frequency questionnaire and 24-hour Recalls (for 2 days).   Results: Body mass index (BMI) of females was 21.86 ± 1.48 (Kg/m2), and the average of energy intake was, 2464.27 ± 315.3 (Kcal/day), carbohydrate 58% ± 11.7, protein 12.6% ± 4.1, fat 30.4% ± 6.3.   The daily fat intake was composed of saturated fatty acid (12.86% ± 3.2), monounsaturated fatty acids (9.65% ± 2.5) and poly unsaturated fatty acids (7.89% ± 1.9) and total fiber intake was 15.65 ± 3.6 (g/day).   Conclusion: Although, the percentage that allocate to the macronutrients and BMI were in acceptable rang but the amount of fiber and sources of fatty acids don't receive the prescribed amounts.}, Keywords = {Nutrition status, dietary, adolescent, Body mass Index, Nutrient.}, volume = {5}, Number = {1}, pages = {46-57}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {ارزیابی وضع تغذیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی اراک}, abstract_fa ={  مقدمه : الگوی غذایی نادرست در سالهای جوانی یکی از عوامل زمینه ساز برای شروع بیماریهای مزمن دوران میانسالی می‌باشد. انتخاب غذای مناسب برای تأمین سلامت مطلوب دختران جوان که مادران آینده هستند به توجهی ویژه نیاز دارد. از این رو دوره جوانی یک فرصت طلایی برای انجام هر گونه مداخله در بهبود وضع تغذیه و سلامت را فراهم می­کند.   روش کار: در این مطالعه توصیفی، رژیم غذایی 100 دانشجوی دختر که بطور تصادفی انتخاب گردیده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بسامد مصرف خوراک و یاد آمد 24 ساعته برای 2 روز استفاده گردید.   نتایج: دختران با نمایه توده بدنی 21.86 ± 1.48 (Kg/m2) دارای دریافت روزانه انرژی بمیزان 2464.27 ± 315.3 (Kcal/day)و درصد اختصاص یافته به کربوهیدرات 7/11 ± 58%، پروتئین 1/4 ± 6/12% و چربی 3/6 ± 4/30% می باشند. میزان دریافتی اسیدهای چرب اشباع، اسید چرب غیر اشباع با یک پیوند دوگانه و اسید چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه بترتیب 2/3 ± 86/12%، 5/2 ± 65/9%، 9/1 ± 89/7 و مقدار فیبر دریافتی 15.65 ± 3.6 (g/day).  برآورد شده است.   نتیجه گیری: اگر چه نمایه توده بدنی و درصدهای اختصاص یافته به درشت مغذیها در گروه مورد بررسی در محدوده مقادیر قابل قبول می باشد ولی مقادیر دریافتی از منابع مختلف اسیدهای چرب ، فیبرها وبرخی از زیر مغذی ها مطابق با مقادیر توصیه شده نمی­باشند.}, keywords_fa = {وضع تغذیه، رژیم غذائی، جوانان، نمایه توده بدن،مواد مغذی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-30-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-30-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {2-6}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان آگاهی پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان کرج از حقوق بیمار}, abstract_fa ={مقدمه: حقوق بیمار به مفهوم خدماتی است که فرد در دوره بیماری خود استحقاق دریافت آن را دارد. این حقوق شامل حق انتخاب ، تصمیم گیری ، حق احترام ، حق اعتراض ، حق محافظت ، حق دریافت درمان و مراقبت دقیق علی رغم وضعیت مالی، سیاسی، جغرافیایی و مذهبی است. وظیفه پرستار نیز در این زمینه رعایت حقوق بیمار است. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی پرستاران از حقوق بیمار انجام گرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش تعداد 186 پرستار با دامنه سنی 19 سال به بالا، شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران و تامین اجتماعی شهرستان کرج، به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری، پرسشنامه بود که در دو بخش تنظیم گردید، بخش اول حاوی 8 سوال در ارتباط با مشخصات فردی نمونه ها و بخش دوم حاوی 21 سوال مربوط به سنجش میزان آگاهی پرستاران در مورد حقوق بیمار بوده است. یافته ها: بررسی ها نشان داد که سطح آگاهی واحد های مورد پژوهش از حقوق بیمار ، 38/22 درصد بود که با متغیر سابقه کار ارتباط آماری معنی داری ( 903/0= r و000/0= p) داشت و با متغیر سطح تحصیلات (‌169/0- =r و26%=P) و متغیر سن (‌180% - = rو 29%=P) ارتباط معکوس مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، سطح آگاهی نمونه ها در حد پائین بوده که مشابه نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات انجام شده در مورد حقوق بیمار بوده است .از این رو، لزوم بررسی های بیشتر در این زمینه و هم چنین ارتقای سطح آگاهی جامعه پرستاران از حقوق بیمار، توصیه می شود.}, keywords_fa = {پرستار، آگاهی، حقوق بیمار}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-35-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-35-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {8-11}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه اثر درمانی فنوباربیتال و فتوتراپی با فتوتراپی در درمان هیپر بیلی روبینمی غیر همولیتیک نوزادان ترم}, abstract_fa ={مقدمه: فتوتراپی درمان معمول هیپربیلی روبینمی است. فتوتراپی از طریق پوست توسط فتوایزومراسیون و فنوباربیتال توسط فعال نمودن آنزیم کبدی موجب کاهش بیلی روبین خون می شوند. به نظر می رسد پیشنهاد ترکیب این دو با هم  تاثیر بیشتری در درمان هیپر بیلی روبینمی نوزادان داشته باشد. مواد و روش ها: هشتاد مورد نوزاد ترم مبتلا به هیپربیلی روبینمی غیر همولیتیک که اندیکاسیون فتوتراپی داشتند بعد از اخذ رضایت  از والدین به صورت یک در میان به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول به عنوان مورد علاوه بر فتوتراپی سه میلی گرم به ازای هر کیلو وزن فنوباربیتال خوراکی داده شد. گروه دوم به عنوان شاهد درمان معمولی فتوتراپی را دریافت کردند. سطح سرمی بیلی روبین نوزادان هر شش ساعت اندازه گیری شد. بعد از جمع آوری اطلا عات  تغییرات بیلی روبین و زمان بستری در دو گروه با هم مقایسه شدند. برای مقایسه نتایج  توان 80% ، فاصله اطمینان 95% و سطح اطمینان 5% در نظر گرفته شد.یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب81/2± 5/5 و7/1± 8/4روز بود. مقدار بیلی روبین بدو ورود گروه مورد و شاهد به ترتیب80/2 ± 48/19و66/1± 51/18میلی گرم در دسی لیترمحاسبه شد. در مقایسه با گروه شاهد(mg/dl 99/1±60/8) تفاوت معنی داری (P=0.001 )در کاهش مقدار بیلی روبین در گروه مورد (mg/dl3±54/10) ملاحظه شد. تفاوت  معنی داری در روزهای بستری گروه مورد با 6/0±05/2روز با گروه شاهد با 8/0± 15/2روز مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: درمان توام فنوباربیتال و فتوتراپی موجب کاهش معنی دار در سطح  بیلی روبین سرم گروه مداخله شد. ولی درمان توام فنوباربیتال با فتوتراپی موجب کاهش معنی دار در روزهای بستری نوزادان ترم مبتلا به هیپربیلی روبینمی غیر همولیتیک نشد. با توجه به نتایج این مطالعه تجویز فنوباربیتال در ایکتر نوزادان توصیه نمی شود.}, keywords_fa = {نوزاد، هیپربیلی روبینمی غیر همولیتیک، فتوتراپی، فنوباربیتال}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-34-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-34-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {12-18}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان شیوع و شدت افسردگی در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر ارومیه}, abstract_fa ={مقدمه: یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین مشکلات جوانان و نوجوانان افسردگی است. افسردگی اختلالی است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود و با تغییر در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تکلم، وضعیت خواب، اشتها و سایر ریتم های بیولوژیک همراه است. افسردگی منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می شود. هدف از اجرای این طرح تعیین میزان شیوع و شدت افسردگی در بین دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر ارومیه است.مواد و روش ها: این مطالعه پیمایشی زمینه ای و از نوع اپیدمیولوژیک به روش توصیفی – مقطعی  بر روی 3023 دانش آموز دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت. شیوع و شدت افسردگی با استفاده از پرسشنامه آزمون بک انجام و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید.  تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون  آمار توصیفی، آزمون مجذور کا، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Spearman's rho انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می دهد که میزان شیوع کلی افسردگی در بین دانش آموزان دختر شهر ارومیه مورد پژوهش 1/68%  بود  و شدت افسردگی در آنان به ترتیب افسردگی خفیف برابر 3/19% ، افسردگی متوسط برابر 5/32%  و افسردگی شدید برابر 4/16%  بود میزان شیوع افسردگی در بین دانش آموزان به سن، رشته تحصیلی، وضعیت منزل مسکونی از نظر مالکیت، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات پدر و مادر، درآمد ماهیانه خانواده و ارتباط عاطفی بین والدین بستگی دارد (05/0 < P ) همچنین شدت افسردگی در دانش آموزان با سن، وضعیت منزل مسکونی از نظر مالکیت، شغل پدر و مادر،  میزان تحصیلات پدر و مادر، میزان درآمد ماهیانه خانواده و ارتباط عاطفی بین والدین ارتباط آماری معنی داری دارد (05/0 < P ).بحث و نتیجه گیری: وجود افسردگی در بین جامعه دانش آموزی کشور نشان از عدم توجه جدی اولیای خانه و مدرسه به موضوع داشته و عوارض ناشی از آن می تواند به آینده نسل جوان صدمات جبران ناپذیری وارد نماید. اجرای کارگاه ها و برنامه های آموزشی برای دانش آموزان، والدین و معلمان می تواند در این زمینه کارساز باشد. حضور متخصصان روان شناسی در مدارس به عنوان مشاور خانه و مدرسه یکی از برنامه های موثر حمایتی است که انشاءالله مورد توجه مسئولین نظام آموزشی قرار گیرد.}, keywords_fa = {شیوع ، شدت ، افسردگی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-37-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-37-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {25-30}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی ارتباط مشخصه های روانی اجتماعی محیط کار و عملکرد سلامتی پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستان های دولتی شهرستان تربت حیدریه در سال 1384}, abstract_fa ={مقدمه: مطالعات مختلف نشان می دهد شغل هایی همانند پرستاری که از خواسته های روانی بالا ودامنه تصمیم گیری کم برخوردارند استرس شغلی بالایی دارند و این پدیده می تواند برای پرستاران اثرات مخرب فیزیولوژیکی و روانشناختی داشته و بر سلامتی آنان اثر سوء بگذارد. تحقیق حاضر با هدف تعیین ارتباط مشخصه های روانی اجتماعی محیط کار و وضعیت سلامت پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستان های شهرستان تربت حیدریه در سال 1384 انجام گرفت.مواد و روش ها: این تحقیق تحلیلی- توصیفی شامل 83 آزمودنی بود جهت نمونه گیری با مراجعه به بیمارستانهای شهرستان از کلیه پرسنل پرستاری اعم از سرپرستار، پرستار و بهیار که تمایل به شرکت در تحقیق داشتند انجام شد. برای جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک پرسشنامه کاراسک و پرسشنامه موقعیت سلامتی استفاده شد و بر اساس مقیاس لیکرت ارزیابی شد و جمع آوری اطلاعات انجام گرفت. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی از آنست که بین عامل کنترل شغلی وفعالیت اجتماعی افراد ارتباط معنی داری (p=0/01) نشان داده شده است هم چنین بین کنترل شغلی و عملکرد سلامتی ارتباط معنی داری ( p=0/000) وجود دارد و بین کنترل شغلی و دردهای بدنی (p=0/005) ارتباط معنی داری  (p=0/005) وجود دارد و میان شاخص توده بدنی و کنترل شغلی ارتباط معنی داری (p=0/018 ) وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش مشخص گردید که موقعیت روانی اجتماعی کار، عامل مهمی برای پیشگویی عملکرد سلامتی است.}, keywords_fa = {مشخصه های روانی و اجتماعی، محیط کار، عملکرد سلامتی، پرستاری}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-32-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-32-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {31-36}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی و مقایسه آگاهی و عملکرد پیرایش گران مرد و آرایش گران زن نسبت به بیماری ایدز و راه های پیشگیری از آن}, abstract_fa ={مقدمه: سندرم نقص ایمنی ( ایدز ) چهارمین علت مرگ و میر در سراسر جهان به شمار می رود علی رغم پیشرفت های زیاد در درمان بیماری ایدز نمای همه گیری جهانی بیماری، احساس فزاینده ای از تسلیم شدن در برابر بیماری ایجاد می کند. ایدز دستگاه ایمنی انسان را در هم شکسته و قربانی خود را در معرض عفونت های فرصت طلب مرگبار آسیب پذیر می سازد و یا اختلالات عصبی شناختی و یا بدخیمی های نامعمول به بار می آورد. از آنجائی که هنوز واکسنی علیه HIV ساخته نشده است و درمان قطعی برای ایدز به وجود نیامده، بهترین سلاح در مقابل ایدز آموزش افراد می باشد که با تغییر رفتارهای بهداشتی در آن ها می توان زندگی مطمئنی برای آن ها به ارمغان آورد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی مقایسه ای می باشد . هدف از انجام مطالعه تعیین و مقایسه میزان آگاهی و نحوه عملکرد آرایش گران زن و پیرایش گران مرد در مورد بیماری ایدز و راه های پیشگیری از آن می باشد. از بین جامعه پژوهش تعداد 55 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول حجم نمونه انتخاب شدند . اطلاعات در یک مرحله جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه و چک لیست بود. از آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بیشتر واحدهای زن ( 6/66 % ) و مرد (4/65 % ) از آگاهی خوب در مورد ماهیت بیماری برخوردار بودند. در مورد آگاهی از نحوه انتقال بیماری ایدز بیشتر زنان ( 7/40% ) از آگاهی خیلی ضعیف و بیشتر مردان (3/59 %) از آگاهی ضعیف برخوردار بودند. در مورد راه های پیشگیری بیشتر مردان (6/53 در صد) آگاهی خوب و (5/44 درصد) بیشتر زنان آگاهی ضعیف داشتند. در مورد نحوه عملکرد هر دو گروه از عملکرد ضعیفی برخوردار بودند (1/39 % مردان و 1/49 % زنان ). جهت بررسی اختلاف بین میانگین امتیازات کسب شده از آزمون t مستقل استفاده شد. نتیجه نشان داد بین واحدهای مورد پژوهش در مورد آگاهی از انتقال بیماری ایدز تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0 = p). در میان امتیازات کسب شده یافته ها نشان داد بین واحدهای مورد پژوهش در نحوه عملکرد تفاوت معنی داری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه تنها راه مبارزه با ایدز پیشگیری از بروز آن می باشد، لذا یافته های این پژوهش می تواند مورد توجه پرستاران قرار گیرد. تا با ایفای نقش آموزشی و پیشگیرانه خود گامی مهم در بالا بردن سطح آگاهی و در نهایتاً سلامت عمومی بردارند.}, keywords_fa = {ایدز، پیشگیری، آگاهی، عملکرد}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-38-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-38-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {36-41}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {مشکلات اجتماعی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن}, abstract_fa ={مقدمه: چاقی و اضافه وزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به طور چشمگیری افزایش یافته است. چاقی با مشکلات سلامتی بی شماری همبستگی دارد. از آن جا که کودکان زمان زیادی را روزانه در مدرسه سپری می کنند، اثرات چاقی و اضافه وزن روی جنبه های مختلف زندگی مثل دستاوردهای تحصیلی، مهارت های اجتماعی احساس می شود . هدف از این مقاله بررسی ارتباط چاقی یا اضافه وزن با مشکلات اجتماعی می باشد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسه ای می باشد. نمونه پژوهش شامل 300 نفر دانش آموز دختر (11-7 ساله ) از مدارس ابتدایی دخترانه تبریز بوده که به طور طبقه ای تصادفی بر حسب وضعیت BMI، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش چک لیست رفتاری کودک (CBCL) بود. این ابزار 113 سوال دارد که 8 سوال آن برای تعیین مشکلات اجتماعی کودکان طراحی شده است و رفتارها با مقیاس سه درجه ای رتبه بندی می شوند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار( SPSS(V.11.5 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه گروه در مقیاس مشکلات اجتماعی، در محدوده طبیعی قرار داشتند. میانگین امتیاز گروه دارای اضافه وزن، بیشتر از گروه دارای وزن طبیعی و گروه چاق بود (05/0P}, keywords_fa = {مشکلات اجتماعی، چک لیست رفتاری کودکان، نمایه توده بدنی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-33-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-33-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {2}, pages = {63-68}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی عوامل منجر به فرسودگی شغلی و نقش آموزش در ارتقاء سلامت پرستاران شاغل بیمارستان طالقانی ارومیه}, abstract_fa ={مقدمه: فرسودگی شغلی به عنوان پیامد استرس شغلی یکی از معضلاتی است که در میان افراد شاغل در حرفه های یاری دهنده از جمله پرستاری به میزان زیادی مشاهده می شود و می تواند تاثیرات سوئی بر مراقبت از بیمار، سلامت جسمی و روحی پرستار و هزینه های پرسنلی و درمانی بجا بگذارد. از جمله عواملی که می تواند منجر به فرسودگی شغلی پرستاران گردد شبکاری ثابت و کار کردن در بخش های ویژه و نیز کارکردن با بیماران صعب العلاج و ناعلاج می باشد که اگر استمرار یابد و پرستار راه های مقابله با استرس  و اضطراب را نداند در طول خدمت دچار فرسودگی شغلی می گردد لذا می توان با آموزش، توانمندی پرستاران را در مقابله با استرس ناشی از محیط کار بالا برد. لذا هدف این مطالعه شناسایی عوامل منجر به فرسودگی شغلی پرستاران و تعیین تاثیر آموزش روش های مقابله با استرس بر کاهش میزان فرسودگی شغلی پرستاران می باشد.مواد و روش ها: این تحقیق نیمه تجربی بوده و تعداد 55 نفر از پرستاران شاغل بیمارستان طالقانی ارومیه به روش انتخاب آسان انتخاب گردیدند که به وسیله پرسشنامه سه قسمتی که شامل مشخصات دموگرافیک و سوالات مربوط به علائم جسمانی و روحی و روانی ناشی از فرسودگی شغلی را تشکیل می داد، اطلاعات لازم از نمونه های پژوهشی جمع آوری گردید و سپس از آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل داده ها براساس اهداف پژوهش که تعیین و مقایسه علائم فرسودگی قبل و بعد از آموزش روش های مقابله با استرس بود، استفاده گردید.یافته ها: در این تحقیق مشخص شد که کمترین (3/2%)  عوامل منجر به فرسودگی شغلی پرستاران نوبت کاری عصر در بخش های داخلی  بود  و بیشترین (5/3%) عوامل منجر به فرسودگی شغلی پرستاران نوبت کاری ثابت شب در بخش های ویژه خصوصاً  ccuبود. هم چنین یافته ها نشان دادکه میانگین و انحراف معیار نمرات علائم فرسودگی در بخش های ویژه طالقانی قبل از آموزش به ترتیب  45/3 و 50/0،  یک ماه بعد از آموزش 96/2 و 39/2 ، دو ماه بعد از آموزش 98/1 و 57/1 و سه ماه بعد از آموزش 6/0 و 70/0 بود. آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت بین میانگین ها در دوره قبل از آموزش و پس از آموزش از نظر آماری معنی دار است (000/0= P). بدین معنی که نمرات علائم فرسودگی در دوره قبل از آموزش به طور معناداری بالاتر از دوره پس از آموزش است و نیز میانگین و ا نحراف معیار نمرات علائم فرسودگی در بخشهای داخلی قبل از آموزش به ترتیب 55/2 و 08/1، یک ماه بعد از آموزش 04/2 و 92/1، دو ماه بعد از آموزش 91/1 و 08/2  و سه ماه بعد از آموزش 29/1 و 79/0 می باشند. آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت بین میانگین ها در دوره قبل از آموزش و پس از آموزش از نظر آماری معنی دار است. (000/0= P ). بدین معنی که نمرات علائم فرسودگی در دوره قبل از آموزش به طور معناداری بالاتر از دوره پس از آموزش است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه فرسودگی شغلی ارتباط مستقیم با نوبت کاری ثابت شبکاری و کار در بخش های ویژه دارد، لذا پیشنهاد می شود به علائم فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش های مذکور توجه بیشتری مبذول گردد.}, keywords_fa = {فرسودگی شغلی ، مقابله با استرس ، آموزش ، پرستار ، ارتقا سلامت}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-36-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-36-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Bayrami, R. and Pezeshki, M. Z. and Ebrahimi, M.}, title = {A STUDY OF THE INFLUENCE OF IMPLEMENTING PATIENTS’ RIGHTS WORKSHOP FOR MIDWIVES ON THE WOMEN’S VIEWPOINT ABOUT PARTURIENT RIGHTS RESPECT}, abstract ={  Introduction: Because of numerous potential problems that women may encounter during pregnancy and labor, they need more services and respect of their rights. Generally, mothers' level of satisfaction with quality of midwifery care and the respect of their rights are low. The aim of this study was to determine the influence of implementation of "respect of patients' rights" workshop for midwives on women's viewpoint about respect of patients' rights.   Method and materials: This semi-experimental study was conducted among 400 parturient women who give birth vaginally with the assistance of midwives in Fajer Hospital of Mako. Purposive sampling was used. Two hundred parturient women were selected as control group and, after implementation of patients' rights workshop for midwives, another two hundred parturient women were selected as cases. Data gathering was performed by a researcher-made questionnaire. Data analysis was performed by SPSS (ver 11.5) software.   Results: The findings of this study showed that psycho-social and physical rights of 70% and 89% (respectively) of the cases were respected "very well". Whereas, only 2% of control group believed that their psycho-social rights were respected at "good" level and 96.5% of them believed that their psycho-social rights were respected at "medium" level. There was a significant difference (p}, Keywords = {Workshop, Patients rights, View point, Midwife, Parturient}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {93-101}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تاثیر کارگاه آموزشی حقوق بیمار برای ماماها بر میزان رعایت حقوق از دیدگاه زنان زایمان کرده}, abstract_fa ={مقدمه: مادران باردار با توجه به مشکلات بی شماری که احتمال دارد در دوران بارداری و زایمان متحمل شوند، نیاز بیشتری به دریافت خدمات و رعایت حقوق از جنبه های مختلف دارند و تا حدود زیادی میزان رضایت مندی مادران از کیفیت ارائه خدمات مامایی و رعایت حقوقشان پایین است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر کارگاه آموزشی برای ماماها در میزان رعایت حقوق از دیدگاه زنان زایمان کرده انجام گرفته است. مواد و روش ها: مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که با تعداد 400 زن زایمان کرده در بیمارستان فجر ماکو که توسط ماما زایمان طبیعی انجام داده بودند صورت گرفت. افراد به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف به صورت 200 زن زایمان کرده به عنوان گروه شاهد و 200 زائو پس از تشکیل کارگاه آموزشی حقوق بیمار برای ماماها به عنوان گروه مورد انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه خود ساخته مشتمل بر 25 سوال بود. اطلاعات به دست آمده از دو گروه با استفاده از برنامه نرم افزاری (ver 11) spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد از دیدگاه گروه مورد 70% موارد حقوقی روان- اجتماعی و 89% حقوق جسمی در سطح « خیلی خوب» رعایت شده است. در صورتی که از دیدگاه گروه شاهد تنها 2% موارد حقوقی روانی- اجتماعی در سطح خوب و 5/96% موارد در سطح متوسط رعایت شده بود. در این مطالعه اختلاف آماری معنی داری با (p}, keywords_fa = {حقوق، دیدگاه، بیمار، ماما}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-40-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-40-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Barazesh, A. and HazratiTappeh, K. H. and Mohammadzadeh, H. and Khashave, S. H.}, title = {THE STUDY OF PREVALENCE OF INTESTINAL PARASITIC INFECTIONS IN THE PERSONNEL OF PRIVATE AND GOVERNMENTAL REHABILITATION CENTERS OF URMIA}, abstract ={  Introduction: Because of direct contact with patients, personnel of various medical professions can be at high risk for contamination with infectious agents and transmission of them to their own family and putting them at jeopardy. Therefore, it seems necessary to pursue these groups for medical indices, including intestinal parasites. The aim of current study was to determine the prevalence of parasitic infestations in the personnel of rehabilitation centers of Urmia as an efficient step in promotion of community health.   Materials and methods: In this descriptive cross-sectional study, fecal specimens and scotch tapes were gathered from all personnel of private and governmental rehabilitation centers, twice daily for two days, and examined by two methods: direct and formalin ether. Demographic characteristics of participants were gathered by a questionnaire.   Results: Findings of this study revealed that 34% of study population had at least one intestinal parasite, among them 13% had more than one parasite. Relative frequency of various kinds of parasites were as follows: Entamoeba coli 16%, Blastocystis Hominis 16.2%, Iodamoeba Butchli 9%, and Entamoeba Hartmani, Giardia Lambelia, and Oxiur 2.3%. There was not any significant relationship between participants' age and level of education with prevalence of intestinal parasitic infestation.   Discussion: Considering the relatively high prevalence of intestinal infestations in the personnel of private and governmental rehabilitation centers of Urmia and the likelihood of transmission of parasites to family members, it seems that this is a serious challenge for promotion of family health. Therefore, our recommendations are continuing education of health care workers regarding ways of parasites transmission and preventive measures, careful supervision on the execution of sanitary regulations in the health centers, education of patients and their families, and treatment of patients.}, Keywords = {Incidence, Intestinal parasites, Personnel of rehabilitation center, Urmia}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {101-106}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان شیوع آلودگی های انگلی روده ای در کارکنان مراکز توانبخشی دولتی و خصوصی ارومیه}, abstract_fa ={مقدمه: کارکنان رشته های مختلف علوم پزشکی با توجه به تماس های مداوم با بیماران، می توانند از نظر آلودگی به عوامل عفونی و انتقال آن به خانواده جزو گروه های پر خطر محسوب شده و در سلامت خود و خانواده مخاطراتی جدی ایجاد نمایند. لذا ضرورت دارد که این گروه ها از نظر شاخص های پزشکی از جمله انگل های روده ای مورد بررسی و غربال گری قرار بگیرند. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان شیوع عفونت های انگلی در کارکنان مراکز توانبخشی ارومیه به عنوان گامی در جهت اعتلای ارتقاء سلامت جامعه انجام گردیده است.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، از تمامی کارکنان مراکز توانبخشی خصوصی و دولتی شهر ارومیه نمونه مدفوع و چسب اسکاچ در دو نوبت طی دو روز متوالی جمع آوری و نمونه ها با دو روش آزمایش مستقیم و فرمالین اتر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اطلاعات دموگرافیک افراددر پرسشنامه- ای ثبت گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که 34% از افراد مورد مطالعه حداقل به یک انگل روده ای و 6/13% به بیش از یک نوع انگل آلوده می باشند. فراوانی نسبی انواع انگل- های مشاهده شده عبارتند از: بلاستوسیستیس هومینیس(2/16%)،  آنتامبا کلی(16%)، یدآمبا بوچلی(9%)، آنتامبا هارتمانی، ژیاردیا لامبلیا و اکسیور هرکدام3/2% . در این مطالعه بین سن و تحصیلات با میزان آلودگی انگلی ارتباط معنی داری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای انگل های روده ای در بین کارکنان این مراکز و احتمال انتقال آن به افراد خانواده آن ها، به نظر می رسد این امر در ارتقای سطح سلامتی خانواده و هم چنین جامعه، چالش مهمی ایجاد کند و لذا توصیه می شود در خصوص برگزاری دوره های آموزشی متوالی برای کارکنان در مورد نحوه انتقال و اقدامات پیشگیری، نظارت بر حسن اجرای مسائل بهداشتی مراکز، آموزش والدین توان خواهان و درمان بیماران اقدامات اساسی صورت گیرد.}, keywords_fa = {شیوع، انگل های روده ای، کارکنان توانبخشی، ارومیه}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-39-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-39-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {haghighaty, F. and shariat, S. and mostofi, A.}, title = {COMPARISON AND STUDY OF HORMON THERAPIES EFFICTS IN INFERTILE WOMAN ON PERIADONTAL INDICES}, abstract ={  Introduction: Gingivitis and periodontitis are two of the most common mouth and teach diseases. The primary cause of these diseases is existence of bacterial plaque on teeth surfaces which occurs as a result of poor oral hygiene. Hormonal imbalance which can result in progression of inflammation and periodontal disease in susceptible patients is one of the secondary etiologic factors.   Considering with regard the significance and prevalence of periodontal disease and its complications, imperative solutions must be found to prevent and control it. The purpose of this study is to estimate the prevalence and the type of periodontal changes and its indices following hormonal therapy for early prevention of periodontal disease.   Methods and Materials : This is a cohort study with a blind sampling using a questionnaire. Clinical examination was done on 72 patients, 42 patients made the case group and 30 patients were included in the control group. The criteria for these patients in the study was existence of infertility and periodontal disease receiving hormone therapy in the case group whereas, the patients in the control group did not receive any hormone therapy. The questionnaire was prepared according to the related indices and was given to the patients after its authenticity was confirmed by the experts. Clinical examinations was done in 3 and 6 months interval, primary indices were measured and recorded and the data was analyzed by SPSS software and Chi-square analyzing.   Results: Based on Rumford periodontal index, after 3 months, there was a significant relationship between progression of periodontal disease and use of drug for treatment of infertility in the case group whereas the periodontal indices of the control group remained unchanged. Discussion : Considering the significant prevalence of periodontal disease and related complications in human society and according to the results of this study, oral hygiene instruction and plaque control is necessary in infertile patients who are likely to receive hormone therapy.}, Keywords = {Periodontal diseases, Infertility, Ramford periodontal index, Hormone therapies}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {106-112}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه و بررسی تاثیر درمان های هورمونی در زنان نابارور بر شاخص های پریودنتال 85 – 1384}, abstract_fa ={  مقدمه: ژنژیویت و پریودنتیت از بیماری های شایع دهان و دندان می باشند. عامل اولیه و فاکتور اصلی بیماری وجود پلاک باکتریال بر روی سطح دندان بر اثر عدم رعایت بهداشت صحیح دهان و دندان می باشد. یکی از عوامل ثانویه آن بهم خوردن بالانس هورمونی در خون است، که موجب پیشرفت التهابات و ناراحتی پریودنتال در اشخاصی که زمینه مساعد دارند می شود. با توجه به شیوع چشمگیر بیماری های پریودنتال و مشکلاتی که این بیماری برای افراد جامعه ایجاد می کند، باید به دنبال راهکارهایی بود تا بتوان بیماری را کنترل و از بروز آن پیشگیری نمود. هدف از این مطالعه تعیین میزان و نوع تغییرات پریودنتال و ایندکس های آن به دنبال مصرف درمان های هورمونی جهت پیشگیری سریع تر و مطمئن تر از بیماری های پریودنتال می باشد.   مواد و روش ها: در این مطالعه از روش هم گروهی کوهورت و روش نمونه گیری غیراحتمالی و مبتنی بر هدف با استفاده از پرسشنامه و چک لیست و با انجام معاینه کلینیکی بر روی 72 بیمار شامل 42 نفر گروه تست و 30 نفر گروه کنترل انجام گرفته است. شرط ورود افراد در این مطالعه وجود ناباروری و بیماری پریودنتال در گروه تست همراه با مصرف داروهای هورمونی، ولی در گروه کنترل با عدم مصرف دارو بوده است. پرسشنامه طبق ایندکس های مربوطه توسط پژوهشگران تهیه و تنظیم گردید و بعد از سنجش اعتبار و اعتماد علمی جهت تکمیل به نمونه ها ارائه گردید. پس از سه ماه در مرحله اول و پس از 6 ماه در مرحله دوم بیماران گروه تست و کنترل مورد معاینه مجدد کلینیکی قرار گرفتند و شاخص های اولیه دوباره اندازه گیری و ثبت گردید. کلیه داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS و آنالیز کای اسکور مورد بررسی قرار گرفتند.   یافته ها: براساس ایندکس پریودنتال رمفورد بر روی گروه تست پس از گذشت سه ماه ارتباط معنی داری بین پیشرفت بیماری پریودنتال و مصرف دارو جهت درمان ناباروری مشاهده شد 0003/0 = P . امّا در گروه کنترل تفاوتی در ایندکس های پریودنتال مشاهده نشد.   بحث و نتیجه گیری : با توجه به شیوع چشمگیر بیماری های پریودنتال در جامعه و مشکلاتی که این بیماری برای افراد جامعه ایجاد می کند و با توجه به نتایج این مطالعه و ارتباط معنی دار بین پیشرفت بیماری پریودنتال و مصرف داروهای هورمونی می بایست قبل از شروع این گونه درمان ها بیماران جهت پیشگیری از ایجاد یا پیشرفت بیماری پریودنتال تحت کنترل پلاک و آموزش بهداشت قرار بگیرند.}, keywords_fa = {بیماری های پریودنتال، ناباروری، ایندکس پریودنتال رامفورد، درمان های هورمونی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-41-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-41-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Salmani, N. and Hoseini, S. V. and Ahmadi, F.}, title = {SURVEY OF EFFECTIVE FACTORS IN CHILD ABUSE AND NEGLECTION PREVALENCE IN STUDENTS OF NURSING ISLAMIC AZAD UNIVERSITY IN 1385}, abstract ={  Introduction: Child health provision is community health provision, in fact. Infancy is the growth period and forms personality. Child abuse makes serious damages to children health and growth in these important and critical years. So, diagnosis of risk factors of child abuse and proper interventions can be an effective step decreasing child abuse prevalence.   Materials and methods: This cross sectional-descriptive research, carried out on 203 nursing students of Yazd and Zanjan Islamic Azad University. Data gathering tool was a 2-part questionnaire: 1- demographic data 2- neglection and abuse history (emotional and physical). After completing questionnaires by samples, the data were analyzed.   Findings: Results showed the samples had experienced emotional abuse (23%), physical abuse (16%), emotional neglection (9%) and physical neglection (3%) an intermediate level in their childhood. There was a significant relationship between the number of brothers and emotional abuse, economic status and physical abuse and emotional neglection, divorced parents and emotional neglection, addicted father and emotional neglection and abuse and also physical neglection, addicted mother and physical abuse, father with psychological disorders and emotional abuse and neglection. Discussion : According to results, there is a relationship between parents' characteristics and child abuse. So, it is necessary to plan and perform a preventive educational programs in a proper time to prevent identified risk factors of child abuse prevalence.}, Keywords = {2nd Floor, Molla sadra street, Atlasi square, Yazd}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {113-119}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی فاکتورهای موثر در شیوع سوء رفتار و غفلت دوران کودکی در دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی در سال1385}, abstract_fa ={  مقدمه: تامین سلامت کودکان در واقع تامین سلامت جامعه می باشد و کودکی، دوران رشد و شکل گیری شخصیت است و کودک آزاری در این سال های حساس و مهم به رشد سلامت کودکان آسیب های جدی می رساند. بنابراین شناسایی کردن فاکتورهای موثر در بروز کودک آزاری و ارائه مداخلات مناسب، می تواند گامی موثر در جهت کاهش شیوع آن باشد.   مواد و روش ها: پژوهش حاضر به شکل توصیفی مقطعی بر روی 203 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی شهر یزد و زنجان به روش نمونه گیری آسان و در دسترس انجام شده است .ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ایی بوده است که در دو بخش تنظیم شده بود:1- بررسی اطلاعات دموگرافیکی 2- بررسی سابقه سوء رفتار و غفلت (جسمی و عاطفی) که توسط نمونه ها تکمیل شد و پس از جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که، 23% نمونه ها سوء رفتار عاطفی، 16% نمونه ها سوء رفتار جسمی، 9% نمونه ها غفلت عاطفی و 3% نمونه ها غفلت جسمی در سطح متوسط را تجربه کرده اند. بین تعداد برادران با تجربه سوء رفتار عاطفی در دوران کودکی، وضعیت اقتصادی با سوء رفتار جسمی و غفلت عاطفی، جدایی والدین با غفلت عاطفی، اعتیاد پدر با غفلت عاطفی و سوء رفتار عاطفی و غفلت فیزیکی، اعتیاد مادر با سوء رفتار فیزیکی، مشکلات روانی پدر با غفلت و سوء رفتار عاطفی رابطه معنی دار وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، عمدتاً متغیرهای مربوط به والدین با اعمال سوءرفتار در دوران کودکی ارتباط داشته است. بنابراین لازم است که جهت پیشگیری از اثرات فاکتورهای شناسایی شده و موثر در شیوع سوء رفتار، برنامه های آموزشی پیشگیری کننده در زمان مناسب تدوین و اجرا گردد.}, keywords_fa = {سوء رفتار، غفلت}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-44-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-44-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {sodeify, R.}, title = {A STUDY TO DETERMINE THE IRANIAN GOVERMENTAL HIGH SCHOOL STUDENTS’ FOOD HABITS AND THEIR COMPARISON WITH FOOD GUIDE PYRAMID}, abstract ={  Introduction: During the last two decades, attention paid to peoples' food habits and patterns was considered as the most important part within life style. Present century considers life style as the most important factor regarding health promotion and prevention, of disease specifically some chronic ones that involve both industrial and developing countries. An appropriate dietary intake should be considered to all individuals regarding their individual factors such as age, sex, growth stages, of puberty and some other specific conditions such as pregnancy and lactation, which are accompanied by physiologic changes.   Materials and methods: The present study is a cross-sectional study to determine the Iranian high school students' food habits and there comparing with the standard Food Guide Pyramid. Target population is all the high school students and among this population 120 subjects (60 female and 60 male) were randomly selected by cluster sampling and sample volume formula. The instrument for data collection is questionnaire, which included three sections: demographic characteristics, food intake recall, and the frequency of food intake recall in five food groups.   Results: Findings reveal that female and male students were different regarding monthly intake of five food groups but these differences were significant (p}, Keywords = {Food habits, Food guide pyramid, Intake recall}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {117-125}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی عادات تغذیه ای در دانش آموزان دبیرستان های دولتی و مقایسه آن با هرم راهنمای غذایی}, abstract_fa ={  مقدمه: در دو دهه اخیر توجه به الگو و عادت های غذایی افراد جامعه به عنوان مهم ترین بخش از سبک زندگی مورد توجه قرار گرفته است . قرن حاضر سبک زندگی را مهم ترین عامل ارتقاء سلامتی و پیشگیری از بیماری ها بخصوص بیماری های مزمن که امروزه جوامع صنعتی و نیز جوامع در حال توسعه را درگیر کرده است، می داند. برای همه افراد جامعه با در نظر گرفتن تفاوت های فردی مانند سن، جنس، مراحل رشد و بلوغ و موقعیت های ویژه ای نظیر بارداری و شیردهی که با تغییرات فیزیولوژیک همراه هستند، بایستی یک رژیم غذایی متناسب در نظر گرفته شود.   مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک بررسی مقطعی می باشد که به منظور تعیین عادات غذایی دانش آموزان و مقایسه آن با هرم استاندارد غذایی انجام گرفته است. جامعه پژوهشی را کلیه دانش آموزان دبیرستان های دولتی تشکیل می داد. از بین جامعه پژوهش تعداد 120 نفر ( 60 نفر پسر ، 60 نفر دختر ) به روش تصادفی- خوشه ای و فرمول حجم نمونه انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که شامل سه بخش مشخصات دموگرافیک ، یادآمد مواد غذایی و یادآمد دفعات مصرف مواد غذایی در 5 گروه عمده بود . از آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.   یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که دانش آموزان پسر و دختر از نظر میانگین مصرف ماهانه 5 گروه مواد غذایی تفاوت داشتند لیکن این تفاوت ها در مورد مصرف شیر و لبنیات از نظر آماری معنی دار بود. ( 05/0 < P ) هم چنین در مقایسه ای که ازنظر دفعات مصرف مواد غذایی با هرم راهنمایی غذایی انجام شد مشخص گردید که در هر 5 گروه مواد غذایی تفاوت هایی با هرم وجود دارد . به خصوص در مورد گوشت و جایگزین های آن نسبت به دفعات مصرفی توصیه شده بسیار کم و در مورد چربی ها و شیرینی ها بسیار زیاد از مقادیر توصیه شده در هرم می باشد.   بحث و نتیجه گیری: آموزش همگانی برای اصلاح عادت های غذایی جامعه جهت انطباق با هرم غذایی توصیه می شود.}, keywords_fa = {عادات تغذیه ای، هرم راهنمای غذایی، یادآمد دریافت مواد غذایی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-45-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-45-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Mirghaforvand, M. and Montazam, S. H. and Rafie, A.}, title = {STUDY OF PREVALENCE AND CONTRIBUTING FACTORS OF HEPATITIS B AMONG PREGNANT WOMEN REFERRED TO LABORATORY OF HEALTH CENTER OF BONAB}, abstract ={}, Keywords = {Hepatitis B, Contributing factors, Pregnant women}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {120-131}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی شیوع هپاتیت ب و عوامل موثر بر آن در زنان باردار مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان بناب، 1385}, abstract_fa ={  مقدمه: هپاتیت ب یکی از مشکلات عمده بهداشتی در جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه است، به طوری که در ایران نیز 80-70 درصد هپاتیت های مزمن توسط ویروس هپاتیت ب ایجاد می شود و اصلی ترین علت مرگ و میر ناشی از هپاتیت در ایران، هپاتیت ب می باشد. از آنجائی که هپاتیت ب در بارداری منجر به بروز عوارض بارداری می شود و امکان انتقال عمودی به جنین وجود دارد، لذا انجام پژوهشی در زمینه شیوع هپاتیت ب و تعیین برخی از عوامل خطر مرتبط با آن ضروری به نظر می رسد.   مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد که از 187 زن بارداری که از دی ماه تا اسفند ماه 85 به آزمایشگاه مرکز بهداشت بناب جهت انجام آزمایش های روزمره دوران بارداری مراجعه نموده بودند و در سه ماهه اول بارداری قرار داشتند، ضمن مصاحبه و ثبت اطلاعات در پرسشنامه نمونه خون تهیه گردید، نمونه های خون سانتریفوژ، سرم آن ها جدا و بلافاصله بعد از بسته بندی و شماره گذاری به فریزر با دمای 20- درجه سانتی گراد منتقل و تا روز آزمایش نگهداری شدند. نمونه های سرمی با استفاده از کیت های تجاری و با روش الایزا مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج آزمایش ها و اطلاعات ثبت شده در پرسشنامه وارد کامپیوتر شده و با نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفتند.   یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که 2/3 درصد از واحد های مورد پژوهش آنتی ژن مثبت بودند، هم چنین یافته های پژوهش ارتباط معنی دار آماری را بین متغیر های سن ازدواج و میزان درآمد ماهیانه با نوع هپاتیت ب نشان داد بین متغیر های سن، شغل، شیوع، خانه مسکونی، میزان تحصیلات، میزان تحصیلات همسر، میزان تحصیلات پدر و مادر، تعداد حاملگی های قبلی، سابقه سقط، محل زندگی و سابقه واکسیناسیون هپاتیت با شیوع هپاتیت ب ارتباط معنی دار آماری به دست نیامد. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از یافته های پژوهش می توانیم اهمیت غربال گری هپاتیت ب را در دوران بارداری به قشر پزشکی شناسانده تا با کسب اطلاعات در زمینه میزان ابتلا و مصونیت زنان باردار، گام های مؤثری در زمینه های برنامه ریزی واکسیناسیون هپاتیت و پیش گیری از عوارض حاملگی و زایمان برداشته شود.}, keywords_fa = {هپاتیت ب، عوامل مؤثر، زنان باردار}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-42-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-42-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Nosrait, M. and Rahmani, A. R. and Naghibi, F. S. and Razavi, A.}, title = {A STUDY ON THE EFFECTS OF EDUCATION ON MARITAL LIFE SATISFACTION OF WOMEN UNDERGONE HYSTERECTOMY IN URMIA CHOSEN HOSPITALS,1386}, abstract ={  Introduction: Hysterectomy is the most common surgical operations which is done on more than one thousand cases in G-Bretain every week.More than 600,000 cases of hysterectomy are carried out in U.S.A anually.More than %65 of these operations are done on women of reproductive age. Most of the women believe that doing these operations cause loss of feminity life quality ,ending of sexual life,reducing sexual desire and attraction ,banishing by their husbands or increasing individual problems with their spouses,for this reason they didn't accept this operation and in case of having hysterectomy they will have numerous problems in their matrimonial life ,therefore the above mentioned researchers decided to carry out this study in Urmia city.   Methods & Materials: This is a semiexperimental study which 70 patients (35 case and 35 control group)are chosen as study samples by purposive sampling method.   The patients undergoing hysterectomy operation are formed the study population.A questionnaire is used as data gathering tool and interview and filling the questionnaires as data collection method.Sceientific validity and reliability were measured before sampling and data were analysed by Spss software system.   Results: In connection with demographic characteristics the research findings revealed that most percentage (%45.5) of the study samples were in 45-55 years age group, %57.1 were illiterate, %95 were housewives and the most causes of hysterectomy(%54.3)was vaginal bleeding.Most of the samples' spouses (47.1) were illiterate and %52.9 had free occupation [i] .Most of the samples (%64.7)hadn't obtain information about their own operation from anyone, %23.5 obtained information only from their physicians.   In relation with the first aim of this study namely appointment and comparison of the effects of education on average correction score of the samples' body image in control group was(6.84±7.4)and in case group it was(26.45±1.3)with p=0.000}, Keywords = {Education, Satisfaction, Matrimony, Hysterectomy}, volume = {5}, Number = {3}, pages = {129-136}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تأثیر آموزش بر میزان رضایت از زندگی زناشویی در زنان تحت عمل هیسترکتومی در بیمارستان های منتخب شهر ارومیه در سال 1386}, abstract_fa ={  مقدمه: هیسترکتومی معمول ترین عمل جراحی غیرزایمانی است که هر هفته در بریتانیا بیش از هزار مورد انجام می شود و هم چنین سالانه در ایالات متحده بیش از 000/600 مورد عمل جراحی هیسترکتومی روی زنان انجام می گیرد این عمل 65 درصد در زنانی که در دوران باروری هستند رخ می دهد. بسیاری از زنان معتقدند که این عمل موجب از بین رفتن کیفیت زنانگی، پایان زندگی جنسی، کاهش میل جنسی، طرد شدن از طرف شوهر و یا افزایش مشکلات فردی با همسران آن ها می شود و به این دلیل این نوع درمان را نمی پذیرند و در صورت انجام عمل هیسترکتومی در زندگی زناشویی دچار مشکلات عدیده می شوند از این رو پژوهشگران مطالعه حاضر را با عنوان فوق در ارومیه انجام دادند.   مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که نمونه های این پژوهش به روش مبتنی بر هدف به تعداد 70 نفر (35 نفر مورد و 35 نفر شاهد) انتخاب شدند جامعه پژوهش را بیماران تحت عمل هیسترکتومی تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش جمع آوری داده ها مصاحبه و پر کردن پرسشنامه بود. اعتبار و اعتماد علمی قبل از نمونه گیری سنجیده شد و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته ها: در رابطه با مشخصات دموگرافیک یافته ها نشان داد بیشترین درصد 7/45 واحدهای مورد پژوهش در گروه سنی 55 – 45 سال، 1/57 درصد بی سواد و 3/94 درصد خانه دار بودند و بیشترین درصد علل هیسترکتومی 3/54 درصد به علت خونریزی بود. بیشترین درصد تحصیلات همسر 1/47% بی سواد و 9/52% درصد شغل آزاد داشتند. در مورد منابع کسب اطلاعات بیشترین درصد 7/64 از هیچ کس در مورد عمل جراحی خود اطلاعات کسب نکرده بودند فقط 5/23درصد از پزشک اطلاعات به دست آورده بودند. در ارتباط با هدف اول این پژوهش یعنی تعیین و مقایسه تأثیر آموزش بر اصلاح تصویر ذهنی یافته ها نشان داد میانگین اصلاح تصویر ذهنی در افراد شاهد به میزان (4/7 ± 84/6) و این میزان در گروه مورد به مقدار (3/1 ± 45/26) می باشد 05/0 < 000/0 = p و 88/14 = t یعنی می توان گفت میزان تصویر ذهنی در افراد مورد بالاست و آموزش به گروه مورد بسیار تأثیر داشته است. در رابطه با هدف دوّم پژوهش میانگین حمایت همسر در افراد شاهد برابر با (3/5 ± 93/7) و این میزان در افراد مورد برابر با (7/2 ± 17/16) می باشد و (05/0 < 000/0 = p و 94/7- = t ) به عبارت دیگر می توان ادعا نمود که افراد مورد از میزان رضایت مندی بیشتری در رابطه با حمایت همسر برخوردار بودند در رابطه با هدف سوم یعنی میزان رضایت از رفتار جنسی میانگین افراد شاهد (48/3 ± 14/3) و مورد (78/2 ± 85/13) و (05/0 < 000/0 = p و 12/14 = t ) می باشد که نشانگر رضایت بیشتر افراد مورد از رفتار جنسی می باشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج نهایی این پژوهش مشخص گردید آموزش روی رضایت از زندگی زناشویی تاثیر دارد پژوهشگران معتقدند پزشک و پرستار باید قبل از عمل به خود بیمار و خصوصاً به همسر این بیماران آموزش های لازم را ارائه نمایند تا با کسب اطلاعات صحیح از ایجاد مشکلات زناشویی بعد از هیسترکتومی پیشگیری گردد.}, keywords_fa = {آموزش، رضایت، زناشویی، هیسترکتومی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-43-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-43-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {yekefallah, L. and zaree, E.}, title = {Effectiveness of teaching by to methods in knowledge about BSE and risk factors of Breast cancer in Nursing and Midwifery students of Qazvin university medical science2008.}, abstract ={  Background:Breast cancer is the most common type of cancer in women and the most common caused of death in women. Breast self examination (BSE) and clinical evaluation have been revealed to be effective for early diagnosis. The present study was conducted to determine effectiveness of teaching by to methods in knowledge of Nursing and Midwifery students of Qazvin university medical science about BSE and risk factors of Breast cancer.   Material & Methods:For this Quasi –experiment study all of nursing; midwifery students of Qazvin university Medical science were collected by one Questionnaire with 26 Question about demographic information and risk factors of Breast cancer and BSE.   Results: The mean age of students was 18 years.The majority of samples (%70/9) before teaching were poor knowledge due to BSE, but after intervention better performance is achieved (%58/4).   Conclusion:Most of the students had poor knowledge regarding self Breast examination and risk factors of Breast cancer. With respect to the importance and efficacy of self- examination in early diagnosis were highly suggest educational programs to promote knowledge and performance towards the breast cancer.}, Keywords = {Breast cancer-student-BSE}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {1-8}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تاثیر آموزش ویدئویی و حضوری بر میزان آگاهی دانشجویان ترم یک پرستاری و مامایی در خصوص خودآزمایی پستان و ریسک فاکتورهای سرطان پستان در سال 1386}, abstract_fa ={  مقدمه: امروز سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان است و تعداد مبتلایان به این سرطان در ایران و سایر کشورها روز به روز در حال افزایش است تحقیقات نشان می دهد سن ابتلا به این سرطان در حال کاهش است از سوی دیگر عدم تشخیص و درمان دیر هنگام سرطان پستان، مبتلایان را به کام مرگ می کشاند از آنجایی که ارتقاء سطح آگاهی زنان و توجه آنان نسبت به ریسک فاکتورهای این سرطان عاملی برای کنترل آن است و نیز از آنجایی که خود آزمایی پستان ساده ترین و در دسترس ترین راه برای تشخیص زودرس این سرطان است به طوری که در 90% موارد این تومور توسط فرد بیمار کشف می شود، بر آن شدیم که تاثیر آموزش را بر میزان آگاهی دانشجویان پرستاری و مامایی ترم یک در مورد خود آزمایی پستان و ریسک فاکتورهای سرطان پستان بسنجیم.   مواد و روشها: در این مطالعه ی نیمه تجربی کلیه ی دانشجویان پرستاری و مامایی ترم یک دانشگاه علوم پزشکی قزوین که شامل 43 نفر بودند وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه ای 26 سئوالی بود که 8 سئوال در مورد اطلاعات دمو گرافیک و 18 سئوال در خصوص آگاهی از ریسک فاکتورها ونحوه ی انجام خودآزمایی پستان بود. ابتدا پرسشنامه توسط نمونه ها تکمیل گردید سپس آموزش ویدئویی و حضوری به مدت 45 دقیقه در خصوص ریسک فاکتورهای سرطان پستان و نحوه ی خودآزمایی پستان توسط پژوهشگر ارائه گردید. یک هفته ی بعد پرسشنامه ی دوم مجدداً توسط نمونه ها تکمیل شد، داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   نتایج: یافته ها نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در دامنه ی سنی 19-18 سال و مجرد بودند. قبل از مداخله 9/70% از نمونه هاهیچگونه آگاهی از ریسک فاکتورها و خودآزمایی پستان نداشتند. بعد از مداخله آگاهی آنها به 4/58% رسید. 5/29% نمونه ها از رادیو و تلویزیون، 2/27% از کتاب و روزنامه، 54/4% آنها از کادر پزشکی 5/29% آنها از دوستان و آشنایان و 81/6% نمونه ها از اینترنت اطلاعات خود را کسب کرده بودند. فقط3/23% واحدهای مورد پژوهش خودآزمایی پستان را انجام می دادند و 9/51% آنها تمایل داشتند خودآزمایی پستان را جهت رفع نواقص خود به صورت حضوری انجام دهند.   بحث: با توجه به اینکه خودازمایی پستان (BSE) باید از دوران دبیرستان در دختران انجام شود با این حال اکثر دانشجویان ترم یک با وجود علاقه ی فراوان، از نحوه ی انجام آن اطلاعاتی نداشتند لذا در این راستا مسئولان بهداشتی درمانی باید شرایطی را در دبیرستان ها فراهم کنند که تمام دانش آموزان از عوامل خطر سرطان پستان و خودآزمایی پستان آگاهی پیدا کنند.}, keywords_fa = {ریسک فاکتور، خودآزمایی پستان، سرطان پستان}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-46-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-46-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {kazrani, H. and godini, A. A.}, title = {Report of a complicated patient with cardiogenic shock (related complications and treatment processes)}, abstract ={  Conventional therapy for cardiogenic shock with coronary care unit monitoring and vasopressor agents to support blood pressure has historically been associated with an 80% to 90% mortality rate in large series. In addition to acute myocardial infarction severe heart valves insufficiency can cause cardiogenic shock too. hemorrhagic shock may be developed more rapidly if bleeding accompanied with coagulation disorders. Rise in extra cellular potassium concentration can cause heart weakness and dysrhythmia. How about that if all of these take place at same time. A 78 years old man was admitted with dyspnea from a few days ago. He had history of myocardial infarction. Cardiomegaly was seen in his chest X ray scan and had moderate mitral regurgitation and aortic valve insufficiency in last echocardiography. In electrocardiogram his cardiac rhythm was atrial fibrillation with slow ventricular response and left bundle branch block was seen. He developed cardiogenic shock that led to cardiac arrest. After 45 minutes cardiopulmonary resuscitation he was connected to ventilator because he had not spontaneous respiration and was in deep coma. His heart rate was 40 b/min and blood pressure was not detected. After a few hours gastro intestinal bleeding and hematuria was happened while he had coagulation disorder too (PT=31.5 seconds ,PTT>120 seconds). Also he had severe hyperkalemia. All of them took place in 6 hours. But this patient has been recovered and discharged in a few days. We want to explain how common cares and treatments for a patient that had little chance to survive and needed intensive care had good efficiency}, Keywords = {Cardiogenic shock, Myocardial infarction, Mortality}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {9-28}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش یک بیمار دچار شوک کاردیوژنیک (عوارض مرتبط و مراحل درمان)}, abstract_fa ={  از گذشته شوک کاردیوژنیک با درمانهای معمول و استفاده از داروهای تقویت کننده قلب و افزایش‌دهنده فشار خون در بخشهای مراقبت ویژه قلب با مرگ و میر 80 تا 90 درصد همراه بوده است. علاوه بر انفارکتوس حاد میوکارد نارسایی شدید دریچه‌های قلبی نیز می توانند موجب شوک کاردیوژنیک شود. درصورتیکه خونریزی همراه با اختلالات انعقادی، افزایش غلظت پتاسیم خارج سلولی و اختلال ریتم و اختلالات زمینه‌ای دیگر برای یک فرد مسن هم زمان رخ دهد پیش آگهی به مراتب بدتری خواهد داشت.   مردی 78 ساله با سابقه آنفارکتوس میوکارد با شکایت تنگی نفس شدید در بیمارستان پذیرش ‌شد. در رادیوگرافی سینه بزرگی قلب مشهود بود و در آخرین اکوکاردیوگرافی نارسایی متوسط دریچه‌های آئورتی و میترال گزارش شده بود. در نوار قلب ریتم قلبی فیبریلاسیون دهلیزی با پاسخ بطنی کند بود و بلوک شاخه‌ای چپ داشت. بیمار دچار ایست کامل قلبی تنفسی شد. پس از 45 دقیقه احیاء قلب و ریه ضربان قلب برقرار شد اما به دلیل نداشتن تنفس و در حالت کمای عمیق به ونتیلاتور متصل شد. در ابتدای اتصال به ونتیلاتور ضربان قلب 40 بار در دقیقه بود و فشار خون تا چند ساعت با روش لمسی و سمعی قابل اندازه‌گیری نبود. پس از چند ساعت دچار خونریزی از دستگاه گوارش و ادراری شد در آزمایش مشخص شد اختلال انعقاد خون دا رد PTT بیشتر از 120 ثانیه و PT برابر با 31.5 ثانیه. همچنین بیمار هیپرکالمی داشت. اما این بیمار در طی چند روز بهبودی نسبی یافت و از بیمارستان مرخص گردید. در این گزارش سعی می شود عوامل ایجاد و عوارض مرتبط باشوک کاردیوژنیک در بیماری که شانس کمی برای بقا داشت اما با درمانهای معمول بهبودی نسبی یافت و از بیمارستان ترخیص شد شرح داده شود .}, keywords_fa = {شوک کاردیوژنیک، انفارکتوس قلبی، مرگ و میر}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-47-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-47-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Babapour, J. and Sattarzadeh, N. and Khodaei, R.}, title = {Physical violence against pregnant women: risk factors and its relation to some pregnancy outcomes in women referring to Tabriz educational hospitals in 1386}, abstract ={ Introduction: Every member of the family may be at risk of domestic violence, but women, because of their essential roles as a mother and as a wife, are at higher risk. Undoubtedly, violence is a major stressor for expectant mothers and can influence pregnancy outcomes. This study performed to determine the risk factors and pregnancy outcomes of physical violence against pregnant women in Tabriz. Methods and materials: This survey was a descriptive-analytic study performed on 260 women delivered in educational hospitals of Tabriz in 1386. Data were collected by a questionnaire and from delivery records. Content validity and test-retest were used for determining the validity and reliability of questionnaire, respectively.  Results: Findings of this study showed that pregnant mothers were at risk of domestic violence, including physical and psychological. 23.6% of violent behaviors were physical. There were significant relationships between domestic violence against pregnant mothers and low educational level of husband, type of insurance, unwanted pregnancy from viewpoint of husband, low economic status from viewpoint of mother, use of alcohol (p < 0.05), unwanted pregnancy from viewpoint of mother, history of physical violence in mother's family (p < 0.01), cigarette smoking by husband and history of physical violence in husband's family (p < 0.001). There were significant differences between two groups regarding the beginning time of prenatal care (p}, Keywords = {}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {29-44}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {تعیین عوامل خطر و ارتباط خشونت فیزیکی با برخی پیامد های بارداری در مراجعین به بیمارستان های آموزشی شهرتبریز - 1386}, abstract_fa ={  مقدمه : اگرچه خشونت خانگی می تواند کلیه اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار دهد ولی زنان به علت نقش کانونی خود به عنوان مادر و همسر در خانواده در معرض خطر بالاتری هستند. بدون شک خشونت علیه زنان باردار عامل استرس زای مهمی برای آنان بوده و ممکن است پیامدهای بارداری را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر و پیامدهای بارداری خشونت فیزیکی بر روی مادران باردار در تبریز انجام گرفت.   مواد و روش ها : این پژوهش مطالعه ای توصیفی مقایسه ایی است که در آن 260 زن زائو که در بیمارستان های آموزشی شهر تبریز در سال 1386 زایمان نمودند، وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها ابزار گردآوری پرسشنامه و پروندهای زایمانی بود و جهت تعیین روایی و پایایی ابزار به ترتیب از روش روایی محتوایی و بازآزمایی استفاده شد.   نتایج : نتایج مطالعه نشان داد؛ مادران باردار در معرض انواع خشونت های خانگی از جمله خشونت فیزیکی و روانی بوده، در گروه تحت خشونت 6/23% زنان باردار تحت خشونت فیزیکی بودند. از نظر ارتباط عوامل خطر با خشونت بر علیه زنان باردار بین تحصیلات همسر، نوع بیمه سلامتی، ناخواسته بودن حاملگی از دیدگاه همسر، ناکافی بودن درآمد از دیدگاه مادر، مصرف الکل در همسر(p < 0.05)، ناخواسته بودن حاملگی از دیدگاه مادر و سابقه خشونت در خانواده مادر(p < 0.01) و سیگاری بودن همسر و سابقه خشونت در خانواده همسر (p < 0.001) با خشونت فیزیکی علیه زنان باردار ارتباط معنی داری وجود داشت. در خصوص پیامدهای بارداری، تفاوت در آغاز مراقبت روتین دوران بارداری (p < 0.05)، وزن گیری مادر در دوران بارداری (p < 0.01) و تفاوت در دریافت قرص آهن و اسید فولیک بین دو گروه خشونت فیزیکی و بدون خشونت در دوران بارداری (p < 0.001) معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری : نتایج این مطالعه با یافته های مطالعات مشابه به ویژه در مورد ارتباط خشونت با پیامدهای بارداری همخوانی دارد. بنابراین برای ارتقای سطح سلامت مادران در دوران بارداری و بهبود پیامدهای بارداری همکاری همه به ویژه کارکنان بهداشتی توصیه می شود.}, keywords_fa = {خشونت, عوامل خطر, پیامد بارداری, فیزیکی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-48-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-48-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Mazaheri, A. and Mirzaie, M. and Rostami, H.}, title = {OCCUPATIONAL EYE INJURIES IN EMERGENCY UNITS EPIDEMIOLOGIC SURVEY OF}, abstract ={  Background & Purpose : Workplace is one of the most common places for eye trauma. This study aimed to evaluat the worck-related eye injuries referring to alavi hospital.   Materials & Methods : The work – related eye injuries was evaluated among one thousand people with eye injuries during one year period by completing a formal qusstionaire.the collected data were analyzed with spss11 software.   Results:the average age was 32.3±10.6yr and 100% of injuries occurred in males.Most of cases aged between 21-30 , there was a significant relationship between eye trauma and age(x2=54, p = 0.004).the most common type of trauma were corneal foreign bodies(79.7%),keratitis(9.5%) and the most common tasks which resulted in accident were grinding (78.9%),chemical burns (1.4%). 44.2% of patients with injury to right eye admitted. For 61% of patient recived dress+Px. Conclusion : Emphasis on education and use eye protection at workplace and close observation on labor can lower the work – related eye injuries surprisingly .}, Keywords = {Eye injuries , workplace , eye protections}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {45-52}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی آسیب های شغلی چشم در مراجعین به اورژانس}, abstract_fa ={  سابقه وهدف : محل کار جزء شایعترین مکانهای بروز حوادث چشمی است . هدف از این مطالعه ، بررسی حوادث چشمی ناشی از کار مراجعه کنندگان به اورژانس بیمارستان علوی و عوامل بروز آنها است.   روش و مواد : 1000 نفر از بیماران حادثه دیده چشمی ناشی از کار مراجعه کننده به درمانگاه اورژانس بیمارستان علوی به صورت گذشته نگر در طی یکسال (1385) مورد مطالعه قرارگرفتند، اطلاعات ا ز طریق تکمیل پرسشنامه با مراجعه به دفتر ثبت مراجعین به درمانگاه اورژانس بیمارستان ، جمع آوری و بانرم افزار spss11 مورد ارزیابی قرار گرفت . برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی و میانگین) وآمار تحلیلی (کای دو) استفاده شد.   یافته ها : 100% مراجعین مذکر بودند ، میانگین سنی نمونه ها 6/10± 3 / 32 سال بود ،بیشترین درصد آسیب های چشمی را (4/42% ) گروه سنی بین 30-21 سال تشکیل می داد بطوری که آزمون آماری مجذور کای ارتباط معنی داری را بین سن و آسیب های چشمی نشان داد(x2=54, p = 0.004)شایعترین نوع ضایعه چشمی شامل ورود جسم خارجی به قرنیه ( 79/7% ) و کراتیت ( 9/5% ) بود . شایعترین عملیات منجر به بروز حادثه ، تراشکاری (% 78/9 ) و سوختگی با مواد شیمیایی ( 7/4% ) بود . 2/44% از مراجعین با آسیب چشم راست مراجعه نموده بودند ، برای 61% ا ز مراجعین درواحد اورژانس نسخه دارویی و پانسمان تجویز شده بود .   نتیجه گیری : تاکید بیشتر بر آموزش و اجبار دراستفاده از وسایل حفاظت چشمی و نظارت دقیق برحسن اجرای قوانین کار سبب پیشگیری بسیاری از حوادث چشمی ناشی از کار خواهد شد .}, keywords_fa = {آسیب های چشمی ، محل کار ، محافظ های چشمی}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-49-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-49-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {peyman, A. and Shishegar, F.}, title = {Comparison effect of breast feeding education on knowledge and function of cesarean and normal vaginal delivery mothers}, abstract ={  Back ground: Who underscored the importance breast feeding immediately after delivery with purpose healthy to 2010.   Breastfeeding is very effective on infant's good health both mentally and physically. It prevents children from dying of malnutrition and reduces respiratory infection and diarrhea. Thus mothers who breast feeding lower their risk for breast cancer, ovarian cancer, etc. So we decided to comparer effect of breast feeding education classes on knowledge and function in NVD and c/s mothers.   Method & Material: This research is a quasi- experimental study and the samples include 420 mothers of primary gravida who have admitted in the Boo-Ali hospital. They had two education classes in pregnancy. Midwife visited them after delivery and examination of them function also they completed questionnaires. Then data processing with spss.   Results: Findings of this study indicated education program of breast feeding has been effective on knowledge of mothers but function of mothers with vaginal delivery better than Cesarean section (p}, Keywords = {Breastfeeding - Education - Vaginal delivery - Cesarean}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {53-63}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه تأثیر آموزش شیر دهی برمیزان آگاهی و عملکرد مادران سزارینی و زایمان طبیعی}, abstract_fa ={  زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت جهت نیل به هدف جمعیت سالم تا سال 2010 بر شروع شیر دهی بلافاصله پس از زایمان تأکید نموده است. تغذیه با شیر مادر در سلامت جسمی و عقلانی کودک بسیار موثر بوده و مانع مرگ و میر کودکان به علت سوء تغذیه شده همچنین منجر به کاهش عفونتهای تنفسی و اسهال می­شود. از سوی دیگر مادرانی که فرزندان خود را با شیر خودشان تغذیه می­کنند ریسک ابتلا به سرطان پستان و تخمدان در آنها کمتر می­شود. بنا براین مصمم شدیم تا تأثیر کلاسهای آموزش تغذیه با شیر مادر را بر آگاهی و عملکرد مادران دردو گروه زایمان طبیعی و سزارین مورد بررسی قرار دهیم.   روش بررسی: مطالعه به روش نیمه تجربی بوده، جامعه مورد پژوهش شامل 420 نفر ازمادران نخست زا بودند که در بیمارستان بوعلی پذیرش شدند.آنها در طی بارداری 2 مرتبه درکلاس هایی که با هدف آموزش فواید تغذیه با شیر مادر و همچنین آموزش عملی چگونگی شیردهی تشکیل می شد شرکت نمودند، تعداد 177 نفر زایمان طبیعی داشته و 243 نفر از آنان به روش سزارین فارغ شدند. پس اززایمان عملکرد آنان با حضور مستقیم پژوهشگر و میزان آگاهی آنان با تکمیل پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و داده­ها از طریق نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شد.   یافته ها: بر طبق نتایج این مطالعه برنامه­های مستقیم و مستمر آموزشی شیر مادر در ارتقاء میزان آگاهی مادران بسیار موثر می­باشد ولیکن عملکرد مادران در گروه زایمان طبیعی که 2/42 درصد از کل مادران را شامل می شد ، بهتر از عملکرد مادران سزارینی بود (05/0 > p ).   نتیجه گیری: بر خلاف مطالعات قبلی آموزش مداوم شیر دهی درطول بارداری دارای تأثیر بسزایی در افزایش آگاهی مادران هر دو گروه زایمان طبیعی و سزارین است. در حالیکه مادران سزارینی به علت درد پس از زایمان قادر به اجرای صحیح شیردهی نبوده و دارای عملکرد ضعیف نسبت به گروه مادران زایمان طبیعی می­باشند .}, keywords_fa = {شیردهی، آموزش، زایمان طبیعی، سزارین}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-50-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-50-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Ranjbar, H. and Esmaili, H.}, title = {A Research on the Learning Styles and preferences of the Students at Torbat Heydariyeh Nursing and Midwifery, 1386}, abstract ={  Introduction: learning style is an important consideration in the teaching - learning process. People have their own unique styles of learning. Understanding the preferred styles of learning of the students can help us to teach in a way that is in conformity with the students' personal styles. Thus, this study has been undergone with the aim of identifying the learning styles of students of the Nursing and Midwifery College of Torbat Heydariyeh.   Methods: This study is a descriptive-analytic research which has been done in cross-section and includes all the students studying at the Nursing and Midwifery College of Torbat Heydariyeh. In this research, learning style of the students and its relationship in regards with differentials, such as, age, major, semester and average marks of students' progress were studied.   The Kolb Learning Inventory was used for collection of data. The accumulated data was analyzed using the spss statistical software in chi-square statistical exams and the One-Way Analysis Variance.   Results: A meaningful difference was seen among the styles of learning in the subjects under study (p}, Keywords = {learning style , Kolb theory}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {64-76}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی سبک های یادگیری دانش جویان دانشکده پرستاری و مامایی شهرستان تربت حیدریه سال1386}, abstract_fa ={  مقدمه: سبک یادگیری عامل مهمی در فرآیند آموزش و یادگیری است. افراد سبک های یادگیری متفاوت و منحصر به خود را دارند. اطلاع از روش های یادگیری دانش جویان می تواند به ارائه تدریس متناسب با سبک فردی آنان کمک نماید. لذا این مطالعه با هدف تعیین سبک های یادگیری دانش جویان پرستاری و مامایی انجام گردیده است.   مواد و روش ها : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به شکل مقطعی و بر روی تمامی دانش جویان دانشکده پرستاری و مامایی شهرستان تربت حیدریه اجرا گردیده است. در این پژوهش سبک یادگیری دانش جویان و ارتباط آن با متغیر هایی همچون سن،ترم تحصیلی،رشته تحصیلی و معدل نمرات پیشرفت تحصیلی دانش جویان مورد برسی قرار گرفته است. جهت گرد آوری داده ها از سیاهه سبک یادگیری کلب استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss و آزمون های آماری کای دو و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل گردید.   نتایج: بین سبک های یادگیری واحد های مورد مطالعه تفاوت معنی داری مشاهده شد(p}, keywords_fa = {سبک یادگیری ، نظریه کلب}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-51-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-51-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} } @article{ author = {Salmani, N.}, title = {Studying the viewpoint of pregnant mothers about factors affecting in select of giving birth method in the Yazd Shohadaye Kargar hospital}, abstract ={}, Keywords = {viewpoints, pregnancy, giving birth}, volume = {5}, Number = {4}, pages = {77-89}, publisher = {Urmia University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی دیدگاه زنان باردار در رابطه با علل موثر در انتخاب روش زایمان در بیمارستان شهدای کارگر شهر یزد}, abstract_fa ={  مقدمه: امروزه با رشد روز افزون آماری انجام عمل سزارین به عنوان یک تکنولوژی غیر ضروری پزشکی مواجهه هستیم، اما در واقع ما غافل از آنیم که انجام عمل سزارین دارای بسی نتایج و عواقب مضر برای مادر و نوزادش میباشد که با انجام زایمان واژینال بعنوان یک شیوه سنتی برای تولد نوزاد ، میتوان بروز این عوارض را کاهش داد. اما روش زایمان واژینال از جایگاه مطلوب و پیشین خود برخوردارنمی باشد که علت این امر باید مورد شناسایی قرار گیرد تا راهکارهای مناسب ارائه گردد.   روش پژوهش : این تحقیق یک پژوهش توصیفی – تحلیلی است. نمونه ها براساس روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به تعداد 100 نفر انتخاب شدند . در این مطالعه از پرسشنامه بررسی اطلاعات دموگرافیکی و سوابق مامایی و پرسشنامه بررسی دیدگاه زنان باردار در رابطه با علل موثر در انتخاب روش زایمان استفاده شده است .   یافته ها : از دیدگاه واحدهای مورد مطالعه ، به ترتیب الویت، ترس ازدرد زایمان ، احتمال آسیب به سلامتی جنین ، احساس اضطراب و نگرانی ، به وجود آمدن پارگی در اندام تناسلی ، تغییر در روابط جنسی ، وجود ناکافی پرستار و ماما ، پافشاری همسر ، توصیه پزشک ، بیمه بودن برای هزینه سزارین ،تجربیات دیگران ،از جمله عواملی بودند که در انتخاب روش زایمان موثر بوده اند .   نتیجه گیری : با توجه به مجموع علل شناسایی شده ، منطقی به نظر میرسد که با استفاده از روشهای مختلف تسکین درد من جمله لاماز ، زایمان در آب ، ارائه مشاوره ، حمایت های روانی و عاطفی ، بتوان گامهای موثری را در جهت افزایش تمایل زنان باردار نسبت به زایمان واژینال برداشت .}, keywords_fa = {دیدگاه ، باردار ، زایمان}, url = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-52-en.html}, eprint = {http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-52-en.pdf}, journal = {Nursing And Midwifery Journal}, issn = {2717-0306}, eissn = {2717-0306}, year = {2007} }