OTHERS_CITABLE ابعاد سلامت در تجربیات زنان دیابتی ایرانی: یک مطالعه پدیدارشناسی   ابعاد سلامت در تجربیات زنان دیابتی ایرانی: یک مطالعه پدیدارشناسی     سوسن ولیزاده * [1] ، معصومه آقامحمدی [2] ، عیسی محمدی [3] ، حسین ابراهیمی [4]     تاریخ دریافت: 22/11/1390 تاریخ پذیرش: 21/2/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: برای رسیدن به رویکرد کل نگر در مراقبت از بیماران، آگاهی از ادراکات بیماران از سلامتی خود، امر مهمی است؛ لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین معنای سلامت در زنان دیابتی انجام شد.   مواد و روش‌ها: مطالعه با روش کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت. 22 زن دیابتی که تجربه حداقل یک سال ابتلا به دیابت نوع دو را داشته و مایل به بیان این تجربیات بودند با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها با مصاحبه‌های نیمه ساختاری جمع آوری گردید. تمام گفتگوها ضبط و به طور کامل نوشته شد و همزمان آنالیز با روش ون مانن شروع گردید.   یافته‌ها: مفهوم سلامت در پاسخ‌های شرکت کنندگان چندبعدی بوده و در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی قرار می‌گرفت که ارتباط مستحکمی بین آن‌ها وجود داشت. ابعاد روانی و معنوی سلامت مهم‌تر از دو بعد دیگر عنوان شدند. بیشتر پاسخ‌های شرکت کنندگان در بعد جسمی، بیانگر توجه آن‌ها به داشتن استقلال بود. داشتن آرامش و ظهور بیماری به عنوان خواست خدا نیز از مهم‌ترین نکات مطرح شده در ابعاد روانی و معنوی بود.   بحث و نتیجه گیری: شرکت کنندگان صرف نداشتن بیماری جسمی را نشانه سلامتی ندانستند. توجه بیماران به ابعاد مختلف سلامت و به خصوص ابعاد روانی و معنوی می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که در صورت عدم احساس سلامتی در بعد جسمی، با مداخله در سایر ابعاد می‌توان این امکان را فراهم آورد تا بیماران بتوانند هم در بعد جسمی و هم در ابعاد دیگر، احساس سلامتی نمایند.   کلید واژه‌ها: سلامت، دیابت، زنان، پدیدارشناسی، ایران     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 456-449     آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تلفن: 09143098650   Email: Valizadehs @tbzmed.ac.ir   [1] دکتری پرستاری، استادیار دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (نویسنده مسئول)   [2] کارشناس ارشد پرستاری، دانشجوی دکتری تخصصی پرستاری , عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز   [3] دکتری پرستاری، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس تهران   [4] دکتری پرستاری، استادیار دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه علوم پزشکی تبریز http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-952-fa.pdf 2012-08-15 0 0 HEALTH ACCORDING TO THE EXPERIENCES OF IRANIAN WOMEN WITH DIABETES: A PHENOMENOLOGICAL STUDY   Health according to the experiences of Iranian women with diabetes: A phenomenological study     Valizadeh S [1] *, Agamohamadi M [2] , Mohammadi S [3] , Abrahimi H [4]     Received: 11 Feb, 2012 Accepted: 10May, 2012     Abstract   Background & Aims : To reach a holistic approach for treating patients, being familiar with patients' perception of their own health be an important matter. This study was carried out to determine the meaning of health from the viewpoint of diabetic women.   Materials & Methods : The study was conducted using the qualitative phenomenology method. 22 diabetic women who were suffering from type 2 diabetes for at least one year and were willing to express their experiences were selected employing purposive sampling technique. Data were collected with the use of semi-structured interviews. All interview were tape recorded and transcribed verbatim and were analysed simultaneously with the Van Manen method.   Result : The patients' perspectives of their health introduced health as a multi-dimensional phenomenon which was divided into four groups of physical, psychological, sociological and spiritual dimensions. All the groups were closely connected, however the psychological and spiritual aspects were considered more important. Most of the responses in the physical dimension were related to having independence. Feeling comfort and happiness was one of the main points in the psychological dimension and in the spiritual aspect disease as Gods will had an important role in the answers.   Conclusion: In this study, participants reported health as not just feeling physically healthy. The attention of the patients towards other health dimensions especially psychological and spiritual aspects shown that if patients are not feeling physically healthy, intervention the other dimensions of health could help for improving the physical aspect as well as all the other aspects of health.   Key words: Health, Diabetes, Women, Phenomenology, Iran     Address: Nursing and Midwifery Faculty, Tabriz University ofMedical Sciences   Tel : (+98) 9143098650   Email: Valizadehs @tbzmed.ac.ir   [1] NursingPhD , Assistant Professorof Nursing andMidwifery , Tabriz Universityof Medical Sciences (Corresponding Author)  [2] Master of Nursing, Nursing Ph.D. Student , Instructor Department Tabriz University of Medical Sciencs  [3] Nursing PhD, Associate Professor, TarbiatModares University Tehra n  [4] NursingPhD , Assistant Professorof Nursing andMidwifery , Tabriz Universityof MedicalSciences http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-952-en.pdf 2012-08-15 0 0 S. Valizadeh 1 AUTHOR M. Agamohamadi 2 AUTHOR E. Mohammadi 3 AUTHOR H. Abrahimi 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تأثیر ارائه مراقبت‌های پس از زایمان در منزل بر عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد   بررسی تأثیر ارائه مراقبت‌های پس از زایمان در منزل بر عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد     سیده طاهره میرمولایی [1] ، دکتر مهرنوش عامل ولیزاده [2] ، دکتر محمود محمودی [3] ، زینب توکل [4] *     تاریخ دریافت: 22/01/1391 تاریخ پذیرش: 10/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: مادران اولین مراقبت کنندگان نوزادان هستند. هر عاملی که روی مادر تأثیر بگذارد، نوزاد و در نتیجه بهداشت جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هد ف از انجام این مطالعه تعیین تأثیر ارائه مراقبت‌های پس از زایمان در منزل بر عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد می‌باشد.   مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت مداخله‌ای، بر روی 200 مادر مراجعه کننده به مرکز بهداشت اکبرآباد که به صورت تصادفی در قالب 2 گروه 100 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند، انجام شد. گروه کنترل، مراقبت‌های پس از زایمان را از مرکز بهداشت و گروه مداخله این مراقبت‌ها را در منزل خود دریافت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه، چک لیست، نمودارهای رشد و تکامل، فشارسنج، ترازوی نوزاد، ترمومتر، و متر نواری بود. پرسش‌نامه حاوی داده‌های مرتبط با مشخصات دموگرافیک واحدها و نحوه عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد بوده و با مراجعه به منازل آن‌ها ،تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون‌های کای اسکوئر، من ویتنی یو و ویلکاکسون) استفاده شد. سطح معنی داری آزمون‌ها 5 درصد در نظر گرفته شد.   یافته‌ها: اکثریت مادران در گروه سنی 29-20 سال و بیشتر آن‌ها نخست زا بودند (59%). میانگین نمره عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد، پس از انجام مداخله در گروه ویزیت منزل (00/2 ± 59/11) و کنترل (25/2 ± 58/9) اختلاف آماری معنی داری داشت (001/0> p ). عملکرد مادران در ابعاد تغذیه با شیر مادر، مراقبت از بند ناف، مصرف مکمل، استفاده از پستانک و مواجهه با دود سیگار بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری داشت اما در مورد قنداق کردن، استفاده از شیر کمکی بین دو گروه تفاوت معنی دار نبود.   بحث و نتیجه گیری: ارائه مراقبت‌های پس از زایمان، در منزل تأثیر مثبتی بر عملکرد مادران در نگهداری از نوزاد خود دارد، بنابراین می‌توان این نوع از ارائه مراقبت‌ها را به مسئولین بهداشتی پیشنهاد کرد.   کلید واژه‌ها: مراقبت‌های پس از زایمان، ویزیت منزل، عملکرد مادران، مراقبت از نوزاد   این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد.   دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 448-440     آدرس مکاتبه: تهران، میدان توحید، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دپارتمان مامایی، کد پستی: 1419733171   تلفن: 09131882963   Email: tavakolz@razi.tums.ac.ir   این کار آزمایی بالینی با شماره IRCT201009204785N1 به ثبت رسیده است.   [1] دانشجوی دکترای تخصصی بهدشت باروری، عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران   [2] استادیار اپیدمیولوژی، عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران   [3] استاد آمار، عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران   [4] کارشناس ارشد مامایی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران(نویسنده مسئول) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-951-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE EFFECT OF POSTPARTUM HOME CARE ON MATERNAL PRACTICES IN INFANT CARE   The effect of postpartum home care on maternal practices in infant care     Mirmolaei ST [1] , AmelValizadeh M [2] , Mahmoodi M [3] , Tavakol Z * [4]     Received: 10 Apr, 2012 Accepted: 30May, 2012     Abstract   Background & Aims: Mothers are the firstattentive for infants, any factor may have impact on mother health, will affect wellbeing of infantandconsequently community health. The aim of this research was to identify the effect of post partum home care on mothers’ practices in infant care.   Materials and methods: This randomized, controlled clinical trial study was conducted at a health center in Tehran city in 2011. The sample study included 200 mothers who had attended to Akbar Abad health care center with the purpose of screening test for their infants. They were equally randomized into two case and control groups (100 in each group).Control group mothers received second and third post partum care in health care center while case group received their post partum cares at their home. Data collection tools were questionnaire, checklist, growthcharts, barometers, babyscales, thermometers and meters . The questionnaire was aboutdemographic information of participantsand the quality of mothers’ practices in infant care. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics (Chi-square tests, Mann-WhitneyandWilcoxon) by usingSPSS 18.0and data with p http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-951-en.pdf 2012-08-15 0 0 T. Mirmolaei 1 AUTHOR M. AmelValizadeh 2 AUTHOR M. Mahmoodi 3 AUTHOR Z. Tavakol 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تأثیر درمان دیالکتیک– رفتاری با رویکرد مذهبی جهت درمان خشونت علیه شریک جنسی در مردان، ارومیه، 1387-1386(کار آزمایی بالینی)   بررسی تأثیر درمان دیالکتیک – رفتاری با رویکرد مذهبی جهت درمان خشونت علیه شریک جنسی در مردان، ارومیه، 1387-1386(کار آزمایی بالینی)     دکتر حسین موسی زاده [1] * ، دکتر عفت السادات مرقاتی خویی [2] ، دکتر علی اصغر اصغرنژاد فرید [3] ، دکتر طاها مرقاتی خویی [4] ، دکتر علی صدقیانی فر [5] ، دکتر عباس متولیان [6]     تاریخ دریافت: 30/08/1390 تاریخ پذیرش: 25/01/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: خشونت علیه شریک جنسی تهدید کننده جدی سلامت عمومی است و اکثر درمان‌ها بر روی قربانی انجام شده‌اند لذا لازم است درمان‌های دیگری بر روی مرتکبین خشونت بررسی شوند.   مواد و روش: برای بررسی تأثیر درمان دیالکتیک رفتاری با رویکرد مذهبی بر روی خشونت علیه شریک جنسی 38 مرد مرتکب خشونت فیزیکی در یک مطالعه کار آزمایی کنترل شده تصادفی شده ارزیابی شدند. تخصیص تصادفی بلوک بندی شده برای تقسیم مراجعین به گروه مداخله و مقایسه بکار برده شد. در گروه مداخله از درمان دیالکتیک رفتاری با رویکرد مذهبی و در گروه مقایسه از درمان شناختی استفاده شد. خشونت علیه شریک جنسی و مذهبیت دو ماه قبل و بعد از مداخله توسط پرسش‌نامه‌های استاندارد خشونت علیه شریک جنسی دانشگاه علوم پزشکی ایران و مقیاس تعدیل شده طرح مذهبیت دانشگاه بوستون اندازه گیری شدند.   یافته‌ها: 1- روان‌درمانی دیالیکتیک رفتاری با رویکرد مذهبی در کاهش خشونت علیه شریک جنسی مؤثرتر از روان‌درمانی شناختی است(018/0= p برای خشونت فیزیکی و 011/0= p برای خشونت روانی). 2- مذهبیت با خشونت علیه شریک جنسی همبستگی منفی دارد (711/0= rs ).   بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مذهبیت همبستگی معکوسی با همسر آزاری دارد و خشونت علیه همسر را در مردان مرتکب به آن می توان به نحو موثرتری با روان درمانی جامع و دیالکتیک رفتاری رفتاری با رویکرد مذهبی درمان نمود.   کلید واژه‌ها: خشونت علیه همسر، مذهبیت، درمان دیالکتیک- رفتاری، درمان شناختی     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم ، پی در پی 38، مرداد و شهریور1391، ص 439-429     آدرس مکاتبه: ارومیه، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت ارومیه، تلفن: 09143459408   Email: Hoseinmosazadeh@Gmail.com   1 دبیر مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت ارومیه دکتری پزشکی و دوره عالی بهداشت روان ( نویسنده مسئول)   2 استادیار ارتقاء بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران   3 استادیار روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران   4 استادیار الهیات سازمان سمت تهران   5 رئیس مرکز بهداشت ارومیه (پزشک عمومی)   6 استادیار اپیدمیولوژی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-950-fa.pdf 2012-08-15 0 0 EFFECTIVENESS OF DIALECTICAL BEHAVIORAL THERAPY WITH RELIGIOSITY APPROACH AS TREATMENT FOR INTIMATE PARTNER VIOLENCE COMMITTED BY MEN, IRAN, URMIA, 2006-7   Effectiveness of dialectical behavioral therapy with religiosity approach as treatment for intimate partner violence committed by men, Iran, Urmia, 2006-7     Mosazadeh H [1] *, Mergathy KE [2] , Asgarnejad FA [3] , Mergathy KT [4] , Tagdisi MH [5] , Motevallian A [6]     Received: 21 Nov, 2011 Accepted: 13 Apr, 2012     Abstract   Background & Aims: According to reports, intimate partner violence is a serious threat to public health. While the most of therapies focus on the victims, it seems necessary to study viable therapies for offenders.   Materials & Methods : To survey the effectiveness of dialectical behavioral therapy with a religiosity approach on intimate partner violence, 38 men who had committed physical violence against their partners were assessed in a randomized controlled trial. Blocking randomized allocation was used to divide the sample study into intervention and comparison groups. The therapy used in the intervention group was dialectical behavioral with religiosity approach. Cognitive therapy was used for the comparison group. Violence and religiosity has marked two months before and after treatment with a validated intimate partner violence questionnaire of Iran Medical University and modified religiosity project scale of Boston University.   Result: According to this study dialectical behavioral therapy with religiosity approach in treatment of physical or psychic violence is more effective than cognitive therapy (p=0.018 for physical violence and p=0.011 for psychic violence). Our results have also shown that religiosity has a negative correlation with intimate partner violence.   Conclusion: Dialectical behavioral therapy with religiosity approach should be considered as the effectual method for treatment of intimate partner violence. Religion has a strong influence on preventing of violence among partner.   Key words: Intimate Partner Violence, Religiosity, Dialectic-Behavioral Therapy, Cognitive Therapy.     Address: Urmia social development & health promotion research center   Tel: (+98)9143459408   Email : Hoseinmosazadeh@Gmail.com   [1] Mental Health Researcher, Iran, Urmia, healthcenter, Researchcenter, UUMS(Corresponding Author)*  [2] Health Faculty, Iran Medical University, Assistant of health promotionSexual Researcher  [3] Mental Health Research center of Iran, Assistant of Clinical Psychology  [4] Samt Organization of Tehran, Assisant of Theism  [5] Chief of Health Faculty of Iran Medical University, Assistant of Health Promotion  [6] Health Faculty Iran Medical University, Assisant of Epidemiology http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-950-en.pdf 2012-08-15 0 0 H. Mosazadeh 1 AUTHOR E. Mergathy 2 AUTHOR A. Asgarnejad 3 AUTHOR T. Mergathy 4 AUTHOR A. Sadagianifar 5 AUTHOR A. Motevallian 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر ژل لیدوکائین بر درد ناشی از جایگذاری IUD مسی: یک کار آزمایی بالینی تصادفی دوسوکور کنترل شده   تأثیر ژل لیدوکائین بر درد ناشی از جایگذاری IUD مسی: یک کار آزمایی بالینی تصادفی دوسوکور کنترل شده     دکتر سکینه محمد علیزاده [1] ، فریده کاظمی [2] ، عزیزه فرشباف خلیلی [3] ، سیمین صیدی [4] *     تاریخ دریافت 30/11/1390 تاریخ پذیرش 31/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: دستگاه داخل رحمی (IUD) مسی، روش جلوگیری از بارداری طولانی مدت و قابل برگشتی است که در اثربخشی با عقیم‌سازی لوله‌ای برابری می‌کند. درد ناشی از جایگذاری IUD یا ترس از آن ممکن است زنان را برای استفاده از این روش بی‌میل کند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر ژل لیدوکائین بر درد ناشی از جایگذاری IUD مسی بود.   مواد و روش‌ها: این مطالعه بر روی 96 زن در یک مرکز بهداشتی در شهر تبریز انجام گرفت. شرکت‌کنندگان توسط بلوک‌بندی تصادفی با بلوک‌های 6 و 9 تایی با رعایت پنهان‌سازی توالی تخصیص به سه گروه تقسیم شدند: در یک گروه یک دقیقه قبل از قرار دادن تناکلوم، ژل 2درصد لیدوکائین و در گروه دوم ژل لوبریکانت به وسیله سوآپ استریل در کانال سرویکس قرار گرفت و در گروه سوم مداخله‌ای انجام نشد. فرد گذرانده IUD از لحاظ نوع ژل و مراجع و فردی که درد را می‌سنجید از وجود یا عدم وجود مداخله blind بودند. تمام جایگذاری ها توسط یک مامای ماهر انجام گردید. میزان درد کل دوره IUD گذاری، بلافاصله بعد از جایگذاری IUD با استفاده از مقیاس دیداری 10-0 سانتی متری اندازه‌گیری شد. برای تعیین تأثیر ژل لیدوکائین و تعیین عوامل مرتبط با درد از آزمون‌های آنالیز واریانس یک طرفه و کروسکال والیس، t تست، مان‌ویتنی و رگرسیون خطی در نرم‌افزار کامپیوتری 13 SPSS- استفاده شد.   یافته‌ها: در کل، میانگین نمره درد 8/1±5/3 بود. در آزمون تک متغیره از نظر نمره درد در بین سه گروه تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. مقایسه فراوانی‌ها و نتایج آزمون‌های تک متغیره، در برخی عوامل مداخله‌گر احتمالی بین گروه‌ها تفاوت نشان داد. نتایج آزمون رگرسیون خطی با کنترل تأثیر عوامل مداخله‌گر احتمالی شامل سابقه زایمان طبیعی، فاصله از آخرین زایمان، وضعیت شیردهی، سابقه گذاشتن IUD و فاصله زمانی شستشوی سرویکس و سنجش تأثیر معنی‌داری از ژل لیدوکائین روی درد جایگذاری IUD نشان نداد. میانگین نمره درد در گروه لیدوکائین 39/0 کم­تر از گروه بدون مداخله بود ولی این تفاوت معنی‌دار نبود ( CI 95%:1.3, 0.57 ).   بحث و نتیجه‌گیری: استفاده از ژل لیدوکائین 2درصد و استفاده از ژل لوبریکانت داخل کانال سرویکس یک دقیقه قبل از قرار دادن تناکلوم بر روی سرویکس، در کاهش درد کلی زمان جایگذاری IUD بی­تأثیر است.   کلید واژه‌ها: IUD مسی، درد، جایگذاری IUD ، لیدوکائین   کد ارآزمایی بالینی 138903093706N3   دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 428-420     آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تلفن: 4772699- 0411، نمابر: 4796969- 0411     Email: seidisimin@yahoo.com   [1] دکترای بهداشت باروری، استادیار دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز   [2] کارشناس ارشد مامایی، بیمارستان فاطمیه همدان   [3] کارشناس ارشد مامایی،دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز   [4] کارشناس ارشد مامایی،دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (نویسنده مسئول)   5 Intrauterine Device   6 Tubal Ligation (Tubal Sterilization) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-949-fa.pdf 2012-08-15 0 0 EFFECT OF LIDOCAINE GEL ON PAIN FROM COPPER IUD INSERTION: A RANDOMIZED DOBELL BLIND CONTROLLED TRIAL   Effect of lidocaine gel on pain from copper IUD insertion: A randomized Dobell blind controlled trial     Mohammad alizadeh S [1] , Kazami F [2] , FarshbafKhalili A [3] , Saidi S [4]     Received: 19 Feb, 2012 Accepted: 20May, 2012     Abstract   Background & Aims : The copper bearing intrauterine device (IUD) is a long-term, reversible contraception method that is as effective as tubal sterilization. Its insertion pain or fear of it may make women hesitate to use an IUD. This study aimed to determine the effect of lidocaine gel on pain from copper IUD insertion.   Materials & Methods : This study was done among 96 women at a health center in Tabriz. The subjects were allocated into three groups using random blocking with 6 and 9 block sizes considering allocation concealment. Inone group, lidocaine 2% gel and in the second, lubricant gel was placed in the cervical canal by a sterile swab one minute before IUD insertion and the third group got no intervention. IUD inserter was blind for the gels used and subjects and the pain assessor were blind for intervention. One expert midwife inserted all the IUDs. Immediately after IUD insertion, pain during the insertion was measured using 0-10 cm visual analogue scale, with the value of 10 meaning ‘‘worst imaginable pain.’’One way ANOVA, Kruskal-Wallis, unpaired t-test, Mann-Whitney and linear regression in SPSS-13 were used to identify effect of lidocaine gel on the pain.   Result : Overall, the mean pain score was 3.5±1.8. In univariate analysis, there was no significant difference in pain scores between three groups. Comparison of frequencies and univariate analysis showed difference in some possible confounding factors between the groups. Results of linear regression model by controlling effect of the possible confounding factors including history of vaginal delivery, interval from the last delivery, situation of lactation, history of IUD insertion and the interval of cervix wash and pain assessment showed no significant effect of lidocaine gel on the insertion pain. The mean pain score in the lidocaine group was 0.39 less than in the control group but it was no significant (CI 95% of the difference: -1.3, 0.57).   Conclusion: Use of 2% lidocaine gel and also use of lubricant gel into the cervical canal, one minute before putting on cervical tenaculum, has no effect on reducing overall pain during IUD insertion.   Key words: Copper IUD, pain, IUD insertion, lidocaine     Address: Nursing and Midwifery Faculty, Tabriz University of Medical Sciences   Tel : (+98)(0411)4772699, fax: (+98)(0411)4796969   Email: seidisimin@yahoo.com   [1] Reproductive Health PhD, Assistant ProfessorFaculty of Nursing and Midwifery, Tabriz University of Medical Sciences (Faculty Research Assistant and Director of Midwifery )  [2] Master of Midwifery, Hospital Fatemie h Hamedan   [3] Master of Midwifery, Faculty of Nursing and Midwifery, Tabriz University of Medical Science s  [4] Master of Midwifery, Faculty of Nursing and Midwifery, Tabriz University of Medical Sciences (assistant Midwifery Department) (Corresponding Author) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-949-en.pdf 2012-08-15 0 0 S. Mohammad alizadeh 1 AUTHOR F. Kazami 2 AUTHOR A. FarshbafKhalili 3 AUTHOR S. Saidi 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی کنترل استرس بر بهبود عملکرد بیماران مولتیپل اسکلروزیس مبتنی بر مدل بزنف   طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی کنترل استرس بر بهبود عملکرد بیماران مولتیپل اسکلروزیس مبتنی بر مدل بزنف     فریده گل دوست [1] * ، دکتر فربد عبادی فردآذر [2] ، دکتر مهناز صلحی [3] ، فاطمه قورچیانی [4]     تاریخ دریافت 29/11/1390 تاریخ پذیرش 17/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس از بیماری‌های شایع سیستم عصبی مرکزی است که به علت آسیب غلاف میلین ایجاد می‌شود. استرس می‌تواند شدت بیماری را افزایش دهد و باعث بروز حمله در این بیماران شود، لذا کنترل و مدیریت استرس در این بیماران ضروری است تعیین بررسی تأثیر برنامه آموزشی بر اساس مدل بزنف در بهبود عملکرد بیماران مولتیپل اسکلروزیس در زمینه کنترل استرس می‌باشد.   مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است. جامعه مورد بررسی 100 بیمار از بیماران ام اس با سن 50-15 سال از بیمارستان سینا و شریعتی تهران می‌باشد، که به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته و تنظیم شده بر اساس مدل بزنف جمع آوری گردید. هر دو گروه قبل از انجام مداخله آموزشی، پرسشنامه را تکمیل کردند و بیماران گروه مورد 3 جلسه برنامه آموزشی در یافت کردند. یک ماه پس از مداخله آموزشی، هر دو گروه پرسشنامه را تکمیل کردند. در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل، کای دو و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته‌ها: آزمون تی مستقل نشان داد که قبل از مداخله دو گروه از نظر متغیرهای اجزای مدل بزنف (نگرش، نرم‌های انتزاعی، عوامل قادر کننده، عملکرد) تفاوت معنی‌دار ی با هم نداشتند (05/0 p> ). اما پس از مداخله آموزشی میانگین نمره‌ی مربوط به متغیرهای اجزای مدل بزنف در گروه مورد نسبت به شاهد افزایش معنی‌دار ی پیدا کرد (001/0) p< . در نتیجه پس از مداخله گروه مورد نسبت به گروه شاهد عملکرد بهتری در خصوص انجام رفتارهای مدیریت استرس داشت. آزمون من ویتنی نشان داد، میانگین نمره پیاده روی، تغذیه، فن‌های کنترل استرس پس از مداخله در گروه مورد افزایش معنی‌دار ی نسبت به گروه شاهد داشت (001/0) p< . لازم به ذکر است در عملکرد برنامه ریزی تفاوت معنی‌دار ی مشاهده نشد.   بحث نتیجه گیری: آموزش راهکارهای کنترل استرس در بیماران ام اس با استفاده از مدل بزنف موثر بوده و در این بیماران ضروری به نظر می‌رسد.   کلید واژه‌ها: کنترل استرس، مولتیپل اسکلروزیس، مدل بزنف   این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد است.     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 419-411     آدرس مکاتبه: د انشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران ، تلفن: 09126861040   Email: Goldoost_f@yahoo. com   [1] کارشناس ارشد آموزش بهداشت، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران (نویسنده مسئول)   [2] استاد، دکتری مدیریت خدمات بهداشتی، معاونت دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران   [3] استادیار، دکتری آموزش بهداشت، دانشکده بهداشت   [4] کارشناس ارشد مدیریت خدمات بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی تهران http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-948-fa.pdf 2012-08-15 0 0 PLANNING AND EVALUATION OF STRESS MANAGEMENTEDUCATIONAL PROGRAM TO IMPROVE BEHAVIOR IN MULTIPLE SCLEROSIS PATIENTS BASED ON BASNEF MODEL   Planning and Evaluation of Stress ManagementEducational Program to Improve Behavior in Multiple Sclerosis Patients Based on Basnef Model     Goldoust F [1] , EbadifardAzar F [2] , Solhi M [3] , Ghorchiany F [4]     Received: 18 Feb, 2012 Accepted: 6 Jun, 2012     Abstract   Background & Aims : Multiple sclerosis (MS) is one of the most common diseases of the central nervous system. MS is the result of damage to myelin. There is the exact relationship between stress and the onset or progression of MS so stress management is important in MS patients.   Materials & Methods : This study intended toinvestigatethe effect of stress management educational program based on Basnef model to improve behavior in MS patients. This was a quasi-experimental study that was performed on 100 MS patients between the ages of 15-50 years from Sina and Shariati hospitals, Tehran. Participants in the study randomly divided into two groups: experimental and control groups.The instruments for data collecting were a questionnaire which was developed by the researcher and established based on the Basnef model. The both groupscompleted the questionnaires before and one month after intervention, while only the patients in the experimental group participated in 3 educational intervention sessions. Eventually, the data were analyzed by using independent-t, chi-square and mann-whitney statistical tests.   Result : Our findings indicated that both groups didn’t have any significant difference based on Basnef model variables (attitudes, subjective norm, enabling factors, and intention) before intervention. But the mean scores of Basnef model variables were significantly increased in the experimental group compared to the controls after intervention. Also behavioral methods of stress managementimproved significantly among the experimental group, compared to control group.   Conclusion: Since stress management is highly recommended for MS patients, applying the Basnef model is very effective for developing an educational program for MS patients in order to control their stress.   Key words: Multiple sclerosis, stress management, Basnef model     Address: Faculty of Health, Tehran university of Medical science, Tel: (+98) 9126861040   Email: Goldoost_f@yahoo.com   [1] MS in Health Education, Faculty of Health, Tehran University of Medical Sciences (Corresponding Author)  [2] Professor , Ph.D. inHealth careManagement , Department ofTehranUniversityof Medical Sciences   [3] Assistant Professor , Ph.D. inof Health Education , Faculty ofof Health   [4] MS inHealth careManagement , TehranUniversity ofMedicalSciences http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-948-en.pdf 2012-08-15 0 0 F. Goldoust 1 AUTHOR F. EbadifardAzar 2 AUTHOR M. Solhi 3 AUTHOR F. Ghorchiany 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر برگزاری جلسات آموزش گروهی توسط پرستار بر کیفیت زندگی بیماران قلبی بعد از تعبیه ضربان ساز   تأثیر برگزاری جلسات آموزش گروهی توسط پرستار بر کیفیت زندگی بیماران قلبی بعد از تعبیه ضربان ساز     فاطمه علی اکبری [1] ، معصومه دل آرام [2] ، محمد حیدری [3] *     تاریخ دریافت 30/01/1391 تاریخ پذیرش 10/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: آریتمی های قلبی یکی از بیماری‌های قلبی عروقی شایع بوده و یکی از روش‌های درمانی این بیماران، استفاده از ضربان ساز می‌باشد. علی‌رغم فواید زیادی که استفاده از این دستگاه‌ها به دنبال دارند ممکن است عوارضی نظیر مشکلات جسمی و روانی نیز برای بیماران به دنبال داشته و کیفیت زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهند، لذا پیگیری این بیماران پس از ترخیص امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف" تعیین تأثیر برگزاری جلسات آموزش گروهی توسط پرستار بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران دارای ضربان ساز" صورت گرفت.   مواد و روش کار: در این کار آزمایی بالینی 60 بیمار دارای ضربان ساز در دو گروه مطالعه و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه مداخله، آموزش گروهی به مدت 4 هفته و در گروه شاهد مداخلات روتین (به صورت دادن جزوه آموزشی) انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه کیفیت زندگی (AQOL) و sf-36 و روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم افزار 13 spss و آزمون‌هایتی مستقل، تی زوج، کای دو و آزمون دقیق فیشر انجام و 05/0 P< معنی‌دار در نظر گرفته شد.   یافته‌ها: میانگین امتیاز ابعاد مختلف کیفیت زندگی قبل از اجرای مداخله در دو گروه اختلاف معنی‌داری نداشت ] (27/19 ± 44/57 در گروه مورد مداخله و 84/15 ± 23/52 در گروه شاهد)،20/0 [P= اما پس از 4 هفته مداخله آزمون تی مستقل تفاوت معنی‌داری را در تمام ابعاد بین دو گروه نشان داد ] 62/15 ± 19/76 در گروه مورد مداخله و 86/14 ± 11/54 در گروه شاهد، 001/0 [P<   بحث و نتیجه گیری: تشکیل جلسات آموزش گروهی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران پس از تعبیه ضربان ساز گردید و نتایج این مطالعه اثر بخشی برگزاری جلسات آموزش گروهی در جهت ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی را تایید نمود لذا استفاده از این روش پس از ترخیص بیماران می‌تواند به عنوان یک روش کم هزینه به منظور ارتقای سطح کیفیت زندگی این بیماران مورد استفاده قرار گیرد .   کلید واژه‌ها: آموزش گروهی، بیماری قلبی، کیفیت زندگی، ضربان ساز   شماره کار آزمایی بالینی IRCT138805132289N1 می‌باشد.   دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 410-403     آدرس مکاتبه: شهرکرد، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، تلفن: 09133814789   Email: Heidari@fkums.ac.ir   [1] مربی،عضو هیئت علمی گروه داخلی جراحی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد   [2] استادیار، عضو هیئت علمی گروه مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد   [3] مربی، عضو هیئت علمی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد (نویسنده مسئول) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-947-fa.pdf 2012-08-15 0 0 EFFECT OF NURSE-LED GROUP EDUCATIONAL SESSIONS ON THE QUALITY OF LIFEAMONG PATIENTS WITH IMPLANTED PACEMAKERS   Effect of nurse-led group educational sessions on the quality of lifeamong patients with implanted pacemakers     Aliakbari F [1] *, Delaram M [2]     Received: 18 Apr, 2012 Accepted: 30May, 2012     Abstract   Background & Aims : Cardiac arrhythmia is one of the most common cardio-vascular diseases and pacemaker is a curative method which reduces most of problems in patients with arrhythmia. In spite of benefits of pacemaker, it may lead to some complications such as physical and psychological problems that can affect patients’ quality of life. Thusfollow up is necessary for pacemaker users after discharge. The aim of this study was to detect effects of nurse-led group educational sessions on the different dimensions of quality of lifeamong patients with implanted pacemakers.   Materials & Methods : In this clinical trial study sixty patients with pacemaker implantation divided into two groups. Case group patients participated in the group educational sessions while participants in the control group receivedtheir routine care (educational material) for four weeks. We used Assessment of Quality of Life (AQOL) and Short Form Questionnaire (SF36) for assessing the quality of life and semi structure interview was used for data collection. Data were analyzed using Statistical Program for the Social Science (SPSS 13.0) for windows. Independent and Paired-T test also Fisher test analyses were used in this study. Alpha was set at p http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-947-en.pdf 2012-08-15 0 0 F. Aliakbari 1 AUTHOR M. Delaram 2 AUTHOR M. Heidari 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر روش‌های فیزیوتراپیک پرینه در مرحله دوم زایمان پرآسیب پرینه در زنان اول زای مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امام خمینی خلخال   تأثیر روش‌های فیزیوتراپیک پرینه در مرحله دوم زایمان پرآسیب پرینه در زنان اول زای مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امام خمینی خلخال     معصومه سهرابی [1] ، ریحانه ایوان بقا [2] * ، دکتر رقیه شیرینکام [3]     تاریخ دریافت: 29/11/1390 تاریخ پذیرش: 17/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: آسیب پرینه به طور شایع به هنگام زایمان اتفاق می‌افتد و می‌تواند باعث عوارض کوتاه مدت و بلند مدت بعد زایمانی شود هدف این مطالعه بررسی تأثیر روش‌های فیزیوتراپیک پرینه در مرحله دوم زایمان بر میزان و درجه پارگی‌های ناحیه پرینه و میزان نیاز به ترمیم پارگی‌ها در زنان اول زا می‌باشد.   مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است. در این مطالعه 12 0 زن اول زا یی که تمایل به شرکت در پژوهش و شرایط انجام زایمان طبیعی را داشتند، به صورت تصادفی در مرحله دوم زایمان در سه گروه 40 نفره روش‌های فیزیوتراپیک (کمپرس گرم، ماساژ پرینه) و گروه کنترل قرار گرفتند. د ر گروه کنترل، برای اداره پرینه از طریق مانور ریتگن انجام می‌شد که روش شایع اداره پرینه در مرحله دوم زایمان می باشد. بعد از اعمال مداخله، داده‌های بدست آمده از مطالعه به وسیله روش‌های آماری توصیفی، رابطه مجذور کای، تفاوت میانگین ANOVA و آزمون ناپارامتری کروسکال والیس و با استفاده از نسخه 15 نرم افزار SPSS مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت ( p کم‌تر از 05/0 معنی‌دار تلقی گردید) .   یافته‌ها: تفاوت آماری معنی‌داری در میزان پرینه سالم، پارگی‌های درجه یک و درجه دو (513 / 0= P ) و همچنین پارگی‌های قدامی پرینه (134/ 0= P ) و نیاز به ترمیم پارگی‌ها (775/ 0= P ) در گروه‌های فیزیوتراپیک در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد.   بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته‌ها، روش‌های فیزیوتراپیک پرینه در زنان اول زا در مرحله دوم زایمان احتمالاً تأثیری بر میزان سلامت پرینه ندارد.   کلید واژه‌ها: روش‌های فیزیوتراپیک،آسیب پرینه، زنان اول زا، مرحله دوم زایمان     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 402-396     آدرس مکاتبه: خلخال، خیابان شهید اشرفی اصفهانی، دانشکده پرستاری و مامایی، تلفن: 4234041-0452   Email: r.ivanbagha@arums.ac.ir   [1] مربی، کارشناسی ارشد مامایی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال   [2] مربی ، کارشناسی ارشد مامایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل (نویسنده مسئول)   [3] متخصص زنان و زایمان، مرکز آموزشی درمانی امام خمینی خلخال http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-946-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE EFFECTIVENESS OF PHYSICAL THERAPY TECHNIQUES IN THE SECOND STAGE OF LABOR ON PERINEAL TRAUMA IN NULLIPAROUS WOMEN REFERRING TO THE TEACHING HOSPITALOF EMAM KHOMEINI – KHALKHAL   The effectiveness of physical therapy techniques in the second stage of labor on perineal trauma in nulliparous women referring to the teaching hospitalof Emam khomeini – Khalkhal     Sohrabi M [1] , Ivan bagha R [2] *, Shirinkam R [3]     Received: 18Feb, 2012 Accepted: 6May 2012     Abstract   Background & Aims : Perineal trauma is common outcome of vaginal birth, and can cause short term and long term problems for new mothers. The aim of this study was to determine the effectiveness of physical therapy techniques during child birth on severity and degree ofperineal ruptures and also its effect on the amount of stitches required for perineal repair following perineal trauma in nulliparous women.   Materials & Methods : This randomized clinical trial study (RCT) carried out on 120 nulliparous women that expecting normal birth of singletonfetuses they were randomly selected and divided into three groups two physical therapy techniques (warm compresses and massage perineal) and one control groups ( 40 women for each group). All processes have done during the second stage of labor. Midwife held a clean, wash and warm cloths to the mother’s perineum and her external genitalia for the warm compress group, during and between pushes. Woman in the massage group received massage and stretching of the perineum with each contraction. In the control group, women received Ritgen's maneuver, routine and standard care for the second stage of labor. The data have been analyzed with descriptive statistical methods, Anova, chi-square test and non parametric test, Kruskal -Wallis, using SPSS 15/0 (p http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-946-en.pdf 2012-08-15 0 0 M. Sohrabi 1 AUTHOR R. Ivan bagha 2 AUTHOR R. Shirinkam 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE ارتباط سبک‌های تفکر با سازگاری تحصیلی در دانشجویان پرستاری   ارتباط سبک‌های تفکر با سازگاری تحصیلی در دانشجویان پرستاری     حیدرعلی زارعی [1] * ، مالک میر هاشمی [2]     تاریخ دریافت 29/11/1390 تاریخ پذیرش 10/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: سازگاری و ابعاد مختلف آن از مباحث بنیادی و بسیار گسترده روان شناسی محسوب می‌شود. به همین جهت شناسایی عوامل مرتبط با آن، ضمن افزایش حیطه دانش، می‌تواند کاربردهای زیادی در کاهش مشکلات فردی و بین فردی داشته باشد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط انواع سبک‌های تفکر با سازگاری تحصیلی است.   مواد و روش کار: این پژوهش به صورت توصیفی و همبستگی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 65 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی بودند که به روش طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده‌ها از دو پرسش‌نامه استاندارد سبک‌های تفکر استرنبرگ و زانگ و سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک استفاده شد. داده‌ها جمع آوری شده نیز از طریق آزمون‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.   یافته‌ها: نتایج نشان داد که سبک‌های تفکر قضایی، اجرایی، سلسله مراتبی، آزاد اندیش، بیرونی و سبک‌های نوع اول ارتباط مثبت معنی‌دار و سبک تفکر آنارشیست ارتباط منفی معنی‌دار با سازگاری تحصیلی دارند و 4/20 درصد از واریانس سازگاری تحصیلی بر اساس سبک‌های تفکر قابل تبیین است. همچنین مشخص شد سازگاری تحصیلی دانشجویان پرستاری در حد متوسط به بالا است.   بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، سازگاری تحصیلی با انواع سبک‌های تفکر ارتباط دارد. بنابراین بهبود و ارتقاء مسایل مربوط به سازگاری تحصیلی دانشجویان پرستاری، مستلزم توجه به انواع سبک‌های تفکر آنان است.   کلید واژه‌ها: سبک‌های تفکر، سازگاری تحصیلی، دانشجویان پرستاری     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 395-389     آدرس مکاتبه : خوی، کیلومتر 5 جاده خوی– سلماس، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی، گروه علوم تربیتی ، تلفن: 2550002-0461، 09141635210     Email: a lizarei@Iaukhoy.ac.ir   [1] دانشجوی دکترای روان شناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن (نویسنده مسئول)   [2] استادیار روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن   3 Adjustment   4 Darwin   5 Chaplin,J.P http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-945-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE RELATIONSHIP BETWEEN TYPES OF THINKING STYLES AND ACADEMIC ADJUSTMENT AMONG NURSING STUDENTS   The relationship between types of thinking styles and academic adjustment among nursing students     Zarei HA [1] *, MierHashme M [2]     Received: 18 Feb, 2012 Accepted: 30 May, 2012     Abstract:   Background & Aims : Adjustment and its different aspects is considered as a basic and extensive discussions in psychology, therefore identifying of related factors –apart from increasing domains of related knowledge – can cause a reduction in the individual and inter individual problems . The aim of present research was to investigate the relationship between types of thinking style and academic adjustment.   Materials & Methods : This research was a descriptive and co relational study. The sample study was included 65 nursing students who were studied in Islamic Azad University, khoy city. The study was conducted using the cluster sampling method within each cluster units were then chosen bysimple random sampling. To gather the data, two standard questionnaires on thinking styles of Strenberg and Zang and academic adjustment of Baker and Siryak were used. Gathered data were analyzed by statistical methods of correlation test of person and multiple regressions.   Result : The results showed that thinking style of judiciary, executive, hierarchy, liberalism, external and the style of the type I had positive significant relationship and thinking style of anarchism had negative significant relationship with academic adjustment.In addition %20.4 of variance academic adjustment based on thinking style was explicable. It was also evident that, there were average high score of academic adjustment among nursing students in this study.   Conclusion: Based on our research academic adjustment has relationship with the kind of thinking .Therefore it seems necessary to notice on the typeI thinking style for improvement and promotion of the academic adjustment among nursing students.   Key words: Thinking Academic adjustment Nursing students.     Address : Khoy, Km 5 Khoy road, Salmas Islamic Asad university, Department of Educational Sciences, Tel: (+98) (0461)2550002, 9141635210   Email: Ali zarei @iaukhoy.ac.ir   [1] Ph .D student in educational psychology in Islamic Azad university Rodhen Branch(correspond Author)  [2] Assistant Professor of General Psychology, Islamic Azad University RoodehenBranch http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-945-en.pdf 2012-08-15 0 0 H. A. Zarei 1 AUTHOR M. MierHashme 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تحلیل مفهوم گذر از دوره دانشجویی به پرستاری بالینی: رویکرد تکاملی راجرز   تحلیل مفهوم گذر از دوره دانشجویی به پرستاری بالینی: رویکرد تکاملی راجرز     دکتر فروغ رفیعی [1] ، محبوبه سجادی هزاوه [2] *     تاریخ دریافت 02/12/1390 تاریخ پذیرش 08/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: گذر از دانشجویی به پرستاری بالینی با چالش‌های فراوانی همراه است . مطالعه حاضر با هدف روشن ساختن مفهوم گذردر دانش آموختگان جدید پرستاری، درک وشناخت بیشتر ویژگی‌ها، پیشایندها و پیامدهای آن در بافت پرستاری وتغییرات آن در طول زمان انجام یافته است.   مواد و روش کار: در این مطالعه با رویکرد تحلیل مفهوم تکاملی راجرز مقالات منتشر شده از سال 1999 تا سال 2010 مورد بررسی قرار گرفت. جستجو محدود به مقالات فول تکس و انگلیسی زبان بود. پس از انتخاب منابع داده‌ها ، جمع آوری و تحلیل داده‌ها انجام شد و اطلاعات مربوط به ویژگی‌ها، پیشایند و پیامدهای مفهوم و همچنین واژه‌های جانشین و مرتبط خلاصه و کد بندی گردید.   یافته‌ها: تحلیل مفهوم نشان داد که مفهوم گذر دارای پنج خصوصیت اساسی وجهانی است: فرایند، انفصال، درک فردی، آگاهی و الگوهای پاسخ انسانی. همچنین این مفهوم دارای پیامدهای مثبت ومنفی است. پیامدهای مثبت گذر در پرستاران تازه کار شامل مواردی از احساس توانمندی و قدرت تا افزایش کیفیت مراقبت از بیماران و افزایش هزینه-اثربخشی می‌باشد. پیامدهای منفی گذر در پرستاران تازه کار مواردی از اضطراب، احساس جدایی و بی‌کفایتی تا نارضایتی شغلی، تضعیف روحیه، کاهش کیفیت مراقبت از بیماران و حتی گاهی ترک خدمت را در بر می‌گیرد.   بحث و نتیجه گیری: مفهوم گذر چند بعدی و پیچیده بوده و طیفی از رفتارها و خصوصیات را در برمی گیرد. همچنین مفهوم گذر پویا بوده ودر طول زمان تغییر می‌کند. این تحلیل علاوه بر شناسایی خصوصیات مفهوم گذر، آغازی برای تحقیق و توسعه بیشتر این مفهوم و گسترش دانش پرستاری خواهد بود.   کلید واژه‌ها: گذر، دانشجوی پرستاری، پرستار بالینی     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مردادو شهریور 1391، ص 388-376     آدرس مکاتبه: اراک، سردشت، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی اراک تلفن: 4173524-0861   Email: sajadimahbobeh@yahoo. com   [1] دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران ، مرکز تحقیقات مراقبت­های پرستاری   [2] دانشجوی دکتری پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران ، عضو هیات علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی اراک (نویسنده مسئول) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-944-fa.pdf 2012-08-15 0 0 CONCEPT ANALYSIS OF TRANSITION FROM NURSING STUDENT TO CLINICAL NURSE: RODGERS’ EVOLUTIONARY CONCEPT ANALYSIS   Concept Analysis of Transition from Nursing Student to Clinical Nurse: Rodgers' Evolutionary Concept Analysis     RafieeF [1] , SajadiHezaveh M [2] *     Received: 21 Feb, 2012 Accepted: 27Apr, 2012     Abstract   Background ;Aims : The transition from nursing student to clinical nursing is a major challenge.The aim of this study was to clarify concept of transition in new graduate nursing, understand and identify its attributes, antecedents and consequences in nursing context.   Materials ;Methods: Rodgers' evolutionary concept analysis method was used to facilitate clarification of transition concept in nursing. The search, performed on scientific databases using the keywords: ' transition', 'nursing student' and ' new graduate nurse' covering the period 1999 to 2010 represented concerning nursing. Search limited to english-language articles and the full text and all research and review articles were compiled. After applying the inclusion and exclusion criteria, a total of 30 articles included for the final analysis. The process was audited by one independent expert to ensure neutrality and credibility of the study and to reduce the potentials for bias.   Result: This study showed that the concept of transition has five basic and global properties: process, disconnectedness, personal perception, awareness, and human responsepatterns. Thisconcepthasalsopositive ;negative consequences.Positive consequences of transition in novice nurses are from felt empowerment and more power to promote quality of patient care and increased cost -effectiveness. Negative consequences are anxiety, separation, incompetence to job dissatisfaction, decreased quality of patient care.   Conclusion: Transition is a multidimensional and complex concept. Transition is also a dynamic concept. This analysis identified characteristics of transition concept, but the dimensions of this concept still require to further analysis.   Key words: Transition, New Graduate Nurse, Rodgers Evolutionary Approach, Concept Analysis.     Address: Arak, Sardasht, Faculty of Nursing and Midwifery, Arak University of Medical Science s   Tel : (+98)(0861)4173524   Email: sajadimahbobeh@yahoo.com   A survey of relationship between perceived self-efficacy and self-care performance in diabetic patients referring to Urmia Diabetes Center   [1] Associate Professor of Tehran University of Medical Sciences, Research Center for Nursing Car e  [2] Nursing Ph.D. student at Tehran University of Medical Sciences, Faculty of Nursing and Midwifery, Arak University of Medical Sciences (Corresponding author)* http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-944-en.pdf 2012-08-15 0 0 F. Rafiee 1 AUTHOR M. SajadiHezaveh 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی ارتباط بین خود کارآمدی درک شده و عملکرد خود مراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به درمانگاه دیابت ارومیه   بررسی ارتباط بین خود کارآمدی درک شده و عملکرد خود مراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به درمانگاه دیابت ارومیه     سمیه خضرلو [1] * ، دکتر آرام فیضی [2]     تاریخ دریافت 25/01/1391 تاریخ پذیرش 03/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمن و ناتوان کننده‌ای است. خود مراقبتی در دیابت موجب ارتقای کیفیت زندگی شده و از تعداد موارد بستری در بیمارستان می‌کاهد و با پیگیری مداوم آن می‌توان از عوارض حاد و مزمن بیماری پیشگیری کرد. خود کارآمدی پایه‌ای برای تقویت خود مراقبتی در دیابت است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین خودکارآمدی درک شده و عملکرد خود مراقبتی در بیماران دیابتی می‌باشد.   مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 100 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی ارومیه که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش نامه مشخصات دموگرافیک، مقیاس خود کارآمدی دیابت CIDS* و مقیاس خود مراقبتی بیماران دیابتی گلاسکو و توبرت بود. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین نمره خودکار آمدی بیماران 3/18 ± 8/73 و میانگین نمره خود مراقبتی آنان 2/16 ± 9/83 بود. در این میان اکثر بیماران دارای نمره خود کارآمدی و خود مراقبتی در حد متوسط بودند. بر اساس ضریب همبستگی اسپیرمن، بین نمره خودکار آمدی و خود مراقبتی بیماران دیابتی همبستگی مثبت معنی­دار مشاهده شد (05/0 P< ).   بحث و نتیجه گیری: اعتقاد آزمودنی‌ها به خود کارآمدی برای انجام رفتارهای خود مراقبتی، همچنین میزان اجرای رفتارهای خودمراقبتی در بیماران در حد متوسط مشاهده گردید. با توجه به اینکه خودکارآمدی به عنوان مهم‌ترین عامل تعیین کننده رفتارهای خود مراقبتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، نیاز به ارتقاء آن جهت پیشگیری از عوارض دیابت و افزایش رفتارهای خود مراقبتی احساس می‌شود. از این رو لازم است برنامه‌های آموزشی جهت افزایش مهارت‌های بیماران دیابتی اجرا شود.   کلید واژه‌ها: خودکارآمدی، خودمراقبتی، دیابت     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 375-369     آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، تلفن: 2754961-0441   Email: khezerloos13@yahoo.com   [1] کارشناس ارشد پرستاری،عضو هیأت علمی دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه(نویسنده مسئول)   [2] استادیار، دکترای پرستاری، عضو هیأت علمی دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-943-fa.pdf 2012-08-15 0 0 A SURVEY OF RELATIONSHIP BETWEEN PERCEIVED SELF-EFFICACY AND SELF-CARE PERFORMANCE IN DIABETIC PATIENTS REFERRING TO URMIA DIABETES CENTER   A survey of relationship between perceived self-efficacy and self-care performance in diabetic patients referring to Urmia Diabetes Center     Khezerloo S [1] *, Feizi A [2]     Received: 13Apr, 2012 Accepted: 23May, 2012     Abstract   Background & Aims : Diabetes is a chronic and disabling disease. In diabetes, self-caring promotes the quality of life and reduces the number of hospitalization and with continuous of its pursuit, the acute and chronic side effects can be prevented. Self- efficacy is a basis to reinforce of self-caring in diabetes. The purpose of this study is assessment of relationship between perceived self-efficacy and self-care in diabetic patients.   Materials & Methods This descriptive-analytical study was performed on 100 diabetic patients who referred to EmamKhomeiny Hospital, Urmia. They were selected by easy sampling. Data collection tools were demographic information, self-efficacy assessment using Confidence in Diabetes Self- Care Scale (CIDS) and self-care scale evaluation using Glasgow and Toobert measures for diabetes. Data analysis was performed by SPSS.   Result : Results indicated that average score of self-efficacy among patients was 73.8± 18.3 and the average score of self-care was 83.9±16.2 .The most of the patients had an average score of self-efficacy and self-care. The spearman correlation coefficient showed a direct significant relationship between self-efficacy and self-care scores of patients.   Conclusion: Patients’ beliefs about self-efficacy to the implementation of self-care and performing self-care behaviors were in medium rate. Since self-efficacy is the most important element to determine of self-care behaviors, it is necessary to promote the self-efficacy for increasing the self-care behaviors and consequently, prevention of side effects of diabetes. Therefore educational program on self-efficacy for improving this skill among diabetic patients should be considered.   Key words: Self-efficacy, Self-care, Diabetes     Address: Nursing and Midwifery Faculty, Urmia University of Medical Sciences, Urmia, Iran   Tel: (+98)(0441)2754961   Email: Khezerloos13@yahoo.com   [1] Master ofNursing, Faculty ofof Nursing and MidwiferyUrmia(Corresponding Author)  [2] Assistant Professor, PhD in Nursing, Faculty of MedicineUrmi a http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-943-en.pdf 2012-08-15 0 0 S. Khezerloo 1 AUTHOR A. Feizi 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی اثر عصاره زنجبیل بر حجم باقیمانده معده در بیماران با تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه   بررسی اثر عصاره زنجبیل بر حجم باقیمانده معده در بیماران با تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه     میترا حکمت افشار [1] ، دکتر اراز بردی قورچایی [2] ، دکتر غلامرضا امین [3] ، دکتر محمد علی وکیلی [4] ، دکتر سمیرا عشقی نیا [5] ، دکتر اکرم ثناگو [6] ، دکتر لیلا جویباری [7] *     تاریخ دریافت 01/12/1390 تاریخ پذیرش 20/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: تأخیر در تخلیه معده در بیماران تحت تهویه مکانیکی شایع می‌باشد. بر اساس شواهد زنجبیل می‌تواند باعث تسریع در تخلیه معده گردد. این مطالعه با هدف تعیین اثر عصاره زنجبیل بر حجم باقیمانده معده بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه انجام شد.   مواد و روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل دار دو سوکور با طراحی قبل و بعد، 24 بیمار تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش‌های مراقبت ویژه پس از همسان سازی جنس و شدت بیماری در دو گروه مداخله (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. پس از 48 ساعت تغذیه با محلول گاواژ استاندارد، گروه مداخله 4 روز 120 میلی گرم عصاره زنجبیل و گروه کنترل 4 روز 5 میلی لیتر آب به عنوان پلاسبو دریافت نمودند. میانگین حجم باقیمانده روز پنجم و ششم ثبت گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون تی مستقل و تی زوجی در سطح معنی­داری 05/0انجام شد.   یافته‌ها: میانگین حجم باقیمانده در 48 ساعت اول در دو گروه تفاوت معنی­داری نداشت. ولی پس از گذشت 48 ساعت از شروع مداخله متوسط میانگین و انحراف معیار حجم باقیمانده روزهای پنجم و ششم در گروه مداخله (81/16±58/24) و در گروه کنترل (09/15±33/108) بود که با توجه به آزمون تی مستقل، اختلاف معنی­داری را نشان داد (0001/0 p< ).   بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عصاره زنجبیل حجم باقیمانده معده را در مقایسه با گروه دریافت کننده پلاسبو در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش‌های مراقبت ویژه کاهش می‌دهد.   کلید واژه‌ها : عصاره زنجبیل، حجم باقیمانده معده، تغذیه لوله‌ای، تهویه مکانیکی، بخش مراقبت ویژه، گوارش   کد ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT201009094722N2     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 368-360     آدرس مکاتبه: گرگان، ابتدای جاده شصتکلا، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، دانشکده پرستاری مامایی بویه، مرکز تحقیقات پرستاری   تلفن: 09143098650، 4430360-0171 فاکس: 4425171-0171     مناسب باعث کاهش میزان مرگ و میر و بیماری زایی در بیماران به شدت بدحال می‌شود (2). تغذیه گوارشی روش تغذیه‌ای ارجح در بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه   مقدمه حمایت‌های تغذیه‌ای جزء جدایی ناپذیر مراقبت استاندارد از بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه می‌باشد (1). تغذیه Email: l_juybari@yahoo.com   [1] دانشجوی کارشناسی ارشد مراقبت های ویژه دانشکده پرستاری مامایی بویه ، دانشگاه علوم پزشکی گلستان   [2] متخصص بیهوشی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی گلستان   [3] استاد فارماکوگنوزی دانشگاه علوم پزشکی تهران   [4] دکتری آمار زیستی، هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گلستان   [5] دکتری تغذیه، استادیار دانشگاه علوم پزشکی گلستان   [6] دکتری آموزش پرستاری، استادیار دانشکده پرستاری مامایی بویه گلستان   [7] استادیار، دکتری آموزش پرستاری دانشکده پرستاری مامایی بویه، دانشگاه علوم پزشکی گلستان (نویسنده مسئول) http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-942-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE EFFECT OF A GINGER EXTRACT ON GASTRIC RESIDUAL VOLUME AMONG MECHANICALLY VENTILATED PATIENTS WHO HOSPITALIZED IN INTENSIVE CARE UNIT   The effect of a ginger extract on gastric residual volume among mechanically ventilated patients who hospitalized in intensive care unit     Hekmatafshar M [1] , Bardigorchaei A [2] , Amin GH [3] , Vakili MA [4] , Eshginia S [5] , Sanagoo A [6] , Jouybaril [7] *     Received: 20Feb, 2012 Accepted: 9May, 2012     Abstract   Background & Aims : Delayed gastric emptying among mechanically ventilated patients is common. According to evidence ginger can be accelerated gastric emptying. This study conducted to determine the effect of a ginger extract on gastric residual volume of patients hospitalized in Intensive Care Unit (ICU).   Materials & Methods: This study was a double-blind randomized control clinical trial with before and after design. Twenty-four mechanically ventilated patients who hospitalized in ICU were enrolled into intervention and control groups (12 in each group). Patients were matched in items of gender and illness severity. After 48 hours gavage feeding with a standard solution among two groups intervention and control groups respectively received 120 mg (5ml) of ginger extract and 5 ml of water as a placebo for 4 days. Residual volumes of the fifth and sixth days were recorded. Data analysis was performed using independent t-test and paired t test also significance level was determined as 0. 05.   Result: Mean gastric residual volume in first 48 hours between both groups was not significantly different. But mean and standard deviation of mean residual volume of fifth and sixth days in intervention and control groups were respectively (81/16 ± 58/24) and (09/15 ± 33/108) whichaccording the independent t test, showed significant difference (p http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-942-en.pdf 2012-08-15 0 0 M. Hekmatafshar 1 AUTHOR A. Bardigorchaei 2 AUTHOR G. H. Amin 3 AUTHOR M. A. Vakili 4 AUTHOR S. Eshginia 5 AUTHOR A. Sanagoo 6 AUTHOR L. Jouybaril 7 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی میزان تغییرات اکسیژناسیون بافتی پس از ترانسفوزیون خون در بیماران مراقبت‌های ویژه   بررسی میزان تغییرات اکسیژناسیون بافتی پس از ترانسفوزیون خون در بیماران مراقبت­های ویژه     یوسف حقیقی مقدم [1] * ، دکتر محمد امین ولیزاده [2] ، دکتر آرام فیضی [3]     تاریخ دریافت 07/01/1391 تاریخ پذیرش 14/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: بیش از 75 درصد بیماران بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه دچار آنمی می‌شوند بین 40-70 درصد بیماران بستری در بخش‌های ویژه خون دریافت می‌کنند. ترانسفوزیون خون امری ایمن نبوده و بیمارانی که خون در یافت می‌کنند دچار عوارض متعدد ناشی از ترانسفوزیون خون می‌شوند. در همین رابطه برای کاهش عوارض متعدد فوق محدودیت‌های خاصی برای تزریق خون در نظر گرفته شده است. چرا که یافته‌های بالینی نشان می‌دهد اکسیژناسیون بافتی حتی با مقادیر کم­تر از 9 گرم در دسی لیتر نیز نقصان نمی‌یابد لذا به نظر می‌رسد بررسی میزان استخراج اکسیژن بافتی می‌تواند به عنوان معیار نیاز به ترانسفوزیون خون در بیماران غیر قلبی مراقبت‌های ویژه مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش ما سعی داریم تأثیر ترانسفوزین خون بر میزان اکسیژناسیون بافتی که در واقع اصلی‌ترین هدف از در مان با خون است را در بیماران بخش‌های ویژه نشان دهیم.   مواد و روش کار: 30 نفر از بیماران غیر قلبی و بدون خونریزی فعال بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه که دستور ترانسفوزیون خون داشتند به شیوه تمام شماری انتخاب و مقادیر هموگلوبین و نتایج تجزیه گازهای خون شریانی و وریدی آن‌ها جداگانه قبل و یک ساعت بعد از ترانسفوزیون خون تعیین و توسط آزمون‌های آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته‌ها: بررسی نشان داد در تمام موارد پس از ترانسفوزیون خون میزان هموگلوبین و محتوای اکسیژن شریانی (‍ Cao2 ) افزایش داشته است. میزان استخراج اکسیژن بافتی در 66/66 درصد موارد با کاهش و در 66/26 درصد موارد با افزایش مواجه بوده است. بین میزان هموگلوبین و استخراج اکسیژن بافتی بعد از ترانسفوزیون ارتباط آماری معنی­داری مشخص نشد.   بحث و نتیجه گیری: بین مقادیر هموگلوبین و استخراج اکسیژن بافتی قبل از ترانسفوزیون خون ارتباط آماری معنی­دار ولی بعد از ترانسفوزیون خون این ارتباط معنی­دار نبود ضروری است تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت گیرد. از آنجایی که ترانسفوزیون در غالب موارد با کاهش استخراج اکسیژن بافتی مواجه بوده است این احتمال را نمی‌توان به افزایش هموگلوبین نسبت داد چرا که با افزایش مدت ماندگاری کیسه‌های خون نتایج استخراج اکسیژن بافتی مطلوب‌تر بوده است. هموگلوبین خون در کنار مقادیر استخراج اکسیژن بافتی در تعیین نیاز به ترانسفوزیون خون برای پزشکان و پرستاران مراقبت‌های ویژه می‌تواند کاربرد داشته باشد.   کلید واژه‌ها: ترانسفوزیون خون، تغییرات اکسیژناسیون بافتی، مراقبت‌های ویژه     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 359-353     آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، تلفن: 2754961-0441     Email: hagigym@yahoo.com   [1] عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(نویسنده مسئول)   [2] فلوشیب مراقبت های ویژه، عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [3] استادیار، دکتری پرستاری عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-941-fa.pdf 2012-08-15 0 0 A SURVEY OF TISSUE OXYGENATION DIFFERENCES IN INTENSIVE CARE PATIENTS WITH BLOOD TRANSFUSION   A Survey of tissue oxygenation differences in intensive care patients with blood transfusion     HaghighiMoghadamY [1] *, Valizadeh MA [2] , Feizi A [3]     Received: 26 Dec, 2011 Accepted: 7 Mar, 2012     Abstract   Background & Aims : greater than 75% patient that hospitalized in intensive care units has anemia. Blood transfusion in icu is not recently and about 40-70% patients in intensive cares receive transfusion .blood transfusion is not safety and many of patients that received transfusion have some serious side effects. Therefore to decrease such unwanted events there are some limits in blood transfusion. Because there is no decreased in o2 extraction until hemoglobin above 9 gr/dl. Therefore it seem the o2 extraction is the best categorized to blood transfusion need evaluation .in this study we want to determine the effect of blood transfusion on tissue o2 extraction in intensive care patients.   Materials & Methods : 30 non cardiac and active bleeding intensive care patients that has ordered blood transfusion by physician were selected . before and I hour after transfusion the veinuos and arterial samples obtained to determine Sao2, Svo2 and Hg. And then datas were analysed.   Result : the study showed that hemoglobin level and arterial o2 content (Cao2) has increased in all patients after transfusion. In 66/66% the o2 extraction decreased after transfusion and in 26/66% patient it elevated. There was no significant correlation between hemoglobin level and o2 extraction after transfusion.   Conclusion: although there was significant correlation between Hg and o2 extraction before blood transfusion it was losedafter transfusion that similar studies are needed. It seems that the o2 extraction was decreased after transfusion without related to Hg levels. In order to evalution intensive patients need to blood transfusion, Hg and o2 extraction levels must be insighted together by nurses and physicians.   Key words: o2 extraction, blood transfusion, intensive care patient.     Address: Nursing and Midwifery Faculty, Urmia University of Medical Sciences,   Tel : (+98) ) 0441)2754961   Email: hagigym@yahoo.com   [1] Nursing and Midwifery Faculty, Urmia University of Medical Sciences.(correspond Author)  [2] Flvshyb special car e, Faculty of Medicin Urmia University of Medical Sciences  [3] Assistant Professor, PhDof Nursing, Facultyof Nursingand Midwifery, Urmia University of medical sciences http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-941-en.pdf 2012-08-15 0 0 Y. HaghighiMoghadam 1 AUTHOR M. A. Valizadeh 2 AUTHOR A. Feizi 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE رابطه بین ادراک از عدالت سازمانی با تمایل به ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه   رابطه بین ادراک از عدالت سازمانی با تمایل به ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه     محمد حسنی [1] * ، لیلا جودت کردلر [2]     تاریخ دریافت: 15/12/1390 تاریخ پذیرش: 31/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: عدالت در سازمان بیانگر برابری و لحاظ رفتار اخلاقی در یک سازمان است. پژوهش‌های گوناگون نشانگر آن است که افزایش احساس عدالت بر جنبه‌های متفاوت رفتار سازمانی تاثیرگذار است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ادراک از عدالت سازمانی با تمایل به ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه می‌باشد.   مواد و روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش کلیه کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه به تعداد 462 نفر می‌باشد که از این میان تعداد 209 نفر بر اساس فرمول کهن، مورگان و کرجسای به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شده‌اند. این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته و جهت جمع آوری داده‌های مربوط به متغیرهای عدالت سازمانی، تمایل به ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان به ترتیب از پرسشنامه نیهوف و مورمن (1993)، پرسشنامه کامان (1979)، لوکاس (1990) و پودساکف و همکاران بهره گرفته شده که روایی و پایایی آن‌ها مورد تائید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام صورت گرفته است .   یافته‌ها: بین ادراک از عدالت سازمانی با رضایت شغلی (533/0 r = و 000/0 P= ) و رفتار شهروندی سازمانی (248/0 r = و000/0 P= ) رابطه معنی‌دار مثبت وجود دارد، هم چنین بین ادراک از عدالت و تمایل به ترک خدمت رابطه معنی‌دار منفی وجود داشت (164/0- = r و 05/0 P< ). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد، که از میان سه مؤلفه عدالت سازمانی مؤلفه‌های عدالت تعاملی و عدالت توزیعی در پیش بینی رضایت شغلی (626/0 R= و392/0 R*= ) عدالت رویه‌ای و عدالت تعاملی در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی معنی‌دار هستند (491/0 R= و 241/0 R*= ). تنها تا حدود سه درصد عدالت تعاملی در پیش بینی تمایل به ترک خدمت معنی‌دار بود (16/0- R= و 03/0 R*= )؛ و نقش میانجی متغیر رضایت شغلی در رابطه بین عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی و تمایل به ترک خدمت تائید نشد.   بحث و نتیجه گیری: شناخت نحوه تاثیرگذاری ابعاد مختلف عدالت بر رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و تمایل به ترک خدمت از جمله نتایج این پژوهش بود، که شناخت و آگاهی از آن برای مدیران در انجام اقداماتی برای بهبود احساس عدالت در سازمان مفید خواهد بود.   کلید واژه‌ها: عدالت سازمانی، تمایل به ترک خدمت، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه.     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مردادو شهریور1391، ص 352-340     آدرس مکاتبه: ارومیه، دانشگاه ارومیه، تلفن: 09141478400   Email: mhs_105@yahoo.com   [1] استادیار مدیریت آموزشی دانشگاه ارومیه(نویسنده مسئول)   [2] کارشناس ارشد مدیریت دولتی، کارشناس ناظر بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-940-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE STUDY OF RELATIONSHIP BETWEEN PERCEPTION OF ORGANIZATIONAL JUSTICE WITH TURNOVER INTENTION, JOB SATISFACTION AND ORGANIZATIONAL CITIZENSHIP BEHAVIOR OF MEDICAL STAFF OF URMIA IMAM REZA HOSPITAL   The Study of Relationship between Perception of Organizational Justice with Turnover Intention, Job Satisfaction and Organizational Citizenship Behavior of Medical Staff of Urmia Imam Reza Hospital     Hassani M [1] *, JodatKordlar L [2]     Received: 5 Mar, 2012 Accepted: 20 May, 2012     Abstract   Background & Aims : Justice in an organization symbolizes equity and consideration of ethical behavior in an organization. Numerous studies have shown that increase of justice perception affects different aspects of organizational behavior. The purpose of this research is to study the relationship between perception of organizational justice with turnover intention, job satisfaction and organizational citizenship behavior among the medical staff of Urmia Imam Reza hospital.   Materials & Methods : The methodology of the correlative-descriptive study was followed. The study population consisted of all medical staff of Urmia Imam Reza hospital including 462 persons among whom 209 persons were randomly selected as sample size, based on Cohen, Morgan and Krejcie's formula. In order to collect data on organizational justice, turnover intention, job satisfaction and organizational citizenship behavior variables Nihoff and Mormman's (1993), Cammann's (1979), lucas (1990) and Podsakoff’s (2000) questionnaires were used, respectively. Data analysis was performed using Pearson correlation test, analysis of variance test and step wise multiple regression method.   Result : This study indicated that there was a significant positive relationship between perception of justice with job satisfaction (p=0/000 & r=0/533) and organizational citizenship behavior (p=0/000 & r=0/248), also there was a significant negative relationship between perception of justice and turnover intention (p http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-940-en.pdf 2012-08-15 0 0 M. Hassani 1 AUTHOR L. JodatKordlar 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری با صلاحیت بالینی در پرستاران   بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری با صلاحیت بالینی در پرستاران     دکتر حسین حبیب زاده [1] * ، کبری قربانزاده [2] ، دکتر حمیدرضا خلخالی [3] ، یوسف محمدپور [4]     تاریخ دریافت 14/11/1390 تاریخ پذیرش 17/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: کیفیت بالای زندگی کاری به عنوان پیش زمینه اساسی توانمندسازی منابع انسانی مورد نیاز سیستم‌های سلامتی شناخته شده است. از طرف دیگر صلاحیت بالینی از ضرورت‌های مهم حرفه پرستاری بوده و اخیراً پرستاران در این زمینه مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. به همین دلیل، یافتن مؤلفه‌ها و عوامل موثر بر صلاحیت بالینی و ارتقا آن همیشه مورد توجه نظام‌های آموزشی، بهداشتی و درمانی بوده است. بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی کاری و صلاحیت بالینی یکی از خلأهای پژوهشی داخل کشور است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین این دو متغیر تأثیرگذار در حرفه پرستاری است.   مواد و روش‌ها: این مطالعه همبستگی بر روی 136 پرستار بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله‌ای انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها در این پژوهش شامل پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک، پرسش‌نامه کیفیت زندگی کاری و صلاحیت بالینی بود. داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 16 و با استفاده از ضریب همبستگی ناپارامتریک اسپیرمن و آزمون کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از آن است که بین کیفیت زندگی کاری و صلاحیت بالینی با ضریب همبستگی 245/0 r= و004/0 p= ، ارتباط وجود دارد، که شدت همبستگی ضعیف می‌باشد. اما بررسی ارتباط این دو شاخص با جدول توافقی با تعداد آماره 05/4 X2= ، ارتباط معنی‌داری را نشان داد (044/0= P ).   بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه باید کیفیت زندگی کاری به حدی از مطلوبیت برسد تا منجر به ارتقای صلاحیت بالینی گردد، لازم است مدیران و سیستم‌های پرستاری با اتخاذ راه کارهای مناسب، کیفیت زندگی کاری و مؤلفه‌های مهم کیفیت زندگی کاری پرستاران را ارتقا داده و شرایط لازم جهت ارتقا صلاحیت بالینی و بهبود کیفیت ارائه خدمات پرستاری را فراهم آورند.   کلید واژه‌ها: کیفیت زندگی کاری، صلاحیت بالینی، پرستاران   این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد.   دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 339-332     آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، تلفن: 2754961-0441   Email: habibz_h@yahoo.com   [1] استادیار گروه پرستاری داخلی-جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(نویسنده مسئول)   [2] دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه، دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه   [3] استادیار آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [4] دانشجوی دکترای تخصصی آموزش پزشکی، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-939-fa.pdf 2012-08-15 0 0 THE RELATIONSHIP BETWEENNURSES’ QUALITY OF WORK LIFE AND THEIR CLINICAL COMPETENCY   The relationship betweennurses' quality of work life and their clinical competency     Habibzadeh H [1] *, Ghorbanzadek [2] , Khalkhali HR [3] , Mohamadpor Y [4]     Received: 3Feb, 2012 Accepted: 6May, 2012     Abstract   Background & Aims : high quality of work life (QWL) is known as basic prerequisite for empowering human resources in health system. While nurses have a significant position in health organizations’ success their clinical competencies play an important role for their proficiency-which recently has been criticized-. Sounderstandingclinical competency determinants and its promotion is considerable for health care and medical educational systems at all times. As research studies’ involving this issue seems rare in our country, we aimed toseek for the relationship betweennurses' quality of work life andtheir clinical competency.   Materials & Methods : This descriptive –correlation study was conducted with a multi stage random sample of 136 nurses working in hospitals of Urmiauniversity of medical sciences. Data were collected through self- administered questionnaire including demographic characteristics, QWL based on Brooks and clinical competence scale Mertoja Rita. The information was analyzed by non parametric spearman correlation andchi -square test by using Statistical Program for the Social Science (SPSS 16.0) for windows.   Result : Our findings showed a weak correlation between QWL and level of nurses’clinical competency (r= 0/245, p= http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-939-en.pdf 2012-08-15 0 0 H. Habibzadeh 1 AUTHOR K. Ghorbanzadeh 2 AUTHOR H. R. Khalkhali 3 AUTHOR Y. Mohamadpor 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مزایا و مشکلات ناشی از اجرای سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   مزایا و مشکلات ناشی از اجرای سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه     محمد جبرائیلی [1] * ، بهلول رحیمی [2] ، زهرا زارع فضل الهی [3] ، عباس دولانی [4]     تاریخ دریافت 29/11/1390 تاریخ پذیرش 02/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: نیاز حیاتی نظام ارائه خدمات سلامت به اطلاعات و عدم پاسخگویی پرونده‌های کاغذی به این نیازها باعث شده که بهره گیری از سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی به طور روز افزون افزایش یابد. هدف مطالعه حاضر شناسایی مزایا و مشکلاتی ناشی از اجرای HIS در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از دیدگاه کاربران می‌باشد.   مواد و روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی بوده که در سال 1389 انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کاربران HIS در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بود که به روش نمونه گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای، 160 نفر از آن‌ها انتخاب شد. داده‌ها از طریق یک پرسش­نامه که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت، جمع آوری گردیده و توسط نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون‌های خی دو و t-test تحلیل شد.   یافته‌ها: بیشترین میانگین امتیاز کسب شده در مزایای ناشی از اجرای HIS به ترتیب مربوط به ارتقای کیفیت خدمات سلامت (4/55) و دسترسی به موقع به اطلاعات (4/42) می‌باشد. همچنین بیشترین میانگین امتیاز کسب شده در مشکلات ناشی از اجرای HIS به ترتیب مربوط به افزایش نیاز به کسب مهارت‌های جدید (3/82) و تحمیل هزینه زیاد به سازمان (3/48) می‌باشد.   بحث و نتیجه گیری : با توجه به نتایج این تحقیق، ضروری به نظر می‌رسد برای تضمین موفقیت سیستم بایستی آموزش دانش و مهارت لازم برای کار با HIS به کاربران ارائه شود و همچنین پشتیبانی مناسب از نگهداری و ارتقای سیستم انجام گیرد.   کلید واژه‌ها: سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی، مزایا، مشکلات، کاربران، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 331-326     آدرس مکاتبه: دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، تلفن: 09149400138   Email: jabraily@gmail.com   [1] مربی، عضو هیئت علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (نویسنده مسئول)   [2] استادیار، عضو هیئت علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [3] مربی، عضو هیئت علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [4] کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی مسئول سایت کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-938-fa.pdf 2012-08-15 0 0 ADVANTAGES AND DISADVANTAGES OF HOSPITAL INFORMATION SYSTEMS IN TEACHING HOSPITALS OF URMIA UNIVERSITY OF MEDICAL SCIENCES   Advantages and Disadvantages of Hospital Information Systems in Teaching Hospitals of Urmia University of Medical Sciences     Jebraeily M [1] *, Raheimi B [2] , Zareh Z [3] , Dolani A [4]     Received: 18Feb, 2012 Accepted: 22May, 2012     Abstract   Background & Aims : The critical requirement of healthcare services on information and also disabilities of paper chart to meet these serious needs has been caused to increase trend to use of the Hospital Information Systems (HIS). The goal of this research is to determine advantages and disadvantages of HIS.   Materials & Methods : This descriptive cross-sectional study was conducted in 2011.The study sample selected by multistage cluster sampling method andconsisted of 160 HIS users from teaching hospitals ofUrmia University of Medical Sciences. Data collected by using a self-structured questionnaire that reliability of which had been measured by specialists and validity evaluated by internal consistency method. Collected data analyzed by SPSS software descriptive statistics and analytical statistics (t-test and chi-square).   Result : Maximum mean of scale in advantage of HIS related to the promotion of healthcare quality (4/55 from 5) and better accessibility to accuracy information (4/42 from 5).Maximum mean of scale in disadvantage of HIS related to the new skills acquisition (3/82 from 5) and high costly (3/48 from 5).   Conclusion: The results of the present study demonstrate that, for building a successful hospital information system, users must be acquired sufficient training to increase their skills and knowledge in order to utilize of that system and an appropriately support should also be organized to maintain and promotion of system.   Key words: HIS implementation, Advantage, Disadvantage, End users, Urmia University of Medical Sciences     Address: Faculty of Paramedical Medical Sciences, Urmia, Tel: (+98) 9149400138   Email: jabraily@gmail.com   [1] Instructor, Facultyof Health InformationTechnologyDepartmentUrmiaUniversityof Medical Sciences (Corresponding Author)  [2] Assistant Professor, Faculty of Health Information Technology DepartmentUrmia University of Medical Sciences  [3] Instructor, Faculty of Health Information Technology DepartmentUrmia University of Medical Sciences  [4] Master of Library and Information Site for Medical SciencesUrmia University Library http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-938-en.pdf 2012-08-15 0 0 M. Jebraeily 1 AUTHOR B. Raheimi 2 AUTHOR Z. Zareh 3 AUTHOR A. Dolani 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تعیین میزان آگاهی خانم‌های مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مرکز کوثر شهرستان ارومیه از روش‌های پیشگیری از بارداری فوریتی   تعیین میزان آگاهی خانم‌های مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مرکز کوثر شهرستان ارومیه از روش‌های پیشگیری از بارداری فوریتی     دکتر فاطمه بهادری [1] * ، دکتر هاله آیت اللهی [2] ، دکتر زهرا یکتا [3] ، دکتر ونوس فلاحی [4] ، دکتر شیلر فلاحی [5] ، رحیم مهدی اوغلی [6]     تاریخ دریافت: 22/12/1390 تاریخ پذیرش: 05/03/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: روش‌های پیشگیری از بارداری فوریتی در زمان مشخصی پس از یک نزدیکی بدون پیشگیری استفاده می‌شود و احتمال حاملگی‌های ناخواسته را به میزان چشمگیری کاهش می‌دهد. هدف از این طرح بررسی میزان آگاهی خانم‌های مراجعه کننده به مراکز تنظیم خانواده و مرکز زنان بیمارستان شهید مطهری ارومیه در مورد پیشگیری از بارداری اورژانسی می‌باشد.   مواد و روش‌ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی - تحلیلی و به روش مقطعی در بین مراجعین به مراکز تنظیم خانواده و مرکز زنان بیمارستان شهید مطهری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد. اطلاعات متغیرهایی مانند سن، پاریتی، سطح تحصیلات در پرسش‌نامه‌ای که از قبل آماده شده بود، وارد شد. برای مشخصات دموگرافیک متغیرهای کمی از شاخص‌های مرکزی و پراکندگی و متغیرهای کیفی از جداول فراوانی استفاده شد، متغیرهای سن SD , و پاریتی و فراوانی مطلق و نسبی و سطح تحصیلات از جدول CROSS TAB استفاده شده است. برای مقایسه در متغیرهای کمی از آزمون تی تست و برای متغیرهای کیفی از آزمون کای اسکوار استفاده شده است. سطح معنی داری بر اساس 05/0 P< در نظر گرفته شده است   یافته‌ها: از بین 600 نفر خانم مراجعه کننده به مراکز مربوطه و بیمارستان شهید مطهری (مرکز کوثر) میانگین سنی و میانگین سن ازدواج و میانگین گراویته این خانم‌ها به ترتیب 2/7± 68/29، 2 /3±74/19، 6/1±2/2 بود. همچنین میانگین آگاهی این مراجعه کنندگان 8/88درصد آگاهی ضعیف و 8/9درصد آگاهی متوسط و 3/1درصد آگاهی خوب داشتند.   بحث و نتیجه گیری: با توجه به آگاهی پایین خانم‌های مراجعه کننده به مراکز تنظیم خانواده و شایع‌ترین منبع اطلاع رسانی آنان که افراد و کارکنان مراکز بهداشت بوده‌اند، به نظر می‌رسد که بایستی در جهت طراحی و اجرای صحیح برنامه‌های تنظیم خانواده، تلاش و پی گیری به عمل آید و بر آموزش مداوم کارکنان بهداشتی و نهایتاً آموزش افراد جامعه چه از طریق رسانه‌های مختلف (رادیو، تلویزیون و...) و چه از طریق کارکنان مراکز بهداشت و درمان تأکید گردد.   کلید واژه‌ها: پیشگیری از بارداری فوریتی، آگاهی، مراکز تنظیم خانواده     دوماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 325-321     آدرس مکاتبه : ارومیه، خیابان کاشانی، بیمارستان مطهری، تلفن: 2237077-0441     مقدمه علی­رغم استفاده از روش‌های جلوگیری از بارداری موثر، تعداد زیادی از خانم‌ها دچار حاملگی ناخواسته می‌شوند   روش‌های پیشگیری از بارداری اضطراری یا روش جلوگیری از بارداری پس از نزدیکی، به تعدادی از روش‌های کنترل موالید اشاره می‌نماید که در زمان مشخصی پس از یک نزدیکی بدون پیشگیری، استفاده شده و خطر حاملگی­های ناخواسته را به میزان چشمگیری کاهش می‌دهد (1) Email: fbahadory27@yahoo.com   [1] فلوشیپ پریناتولوژی، استادیارگروه زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (نویسنده مسئول)   [2] فلوشیپ اونکولوژی، استادیارگروه زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [3] دانشیار، گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه   [4] دانشجوی پزشکی دانشکده پزشکی ارومیه   [5] دانشجوی پزشکی دانشکده پزشکی ارومیه   [6] دانشجوی پزشکی دانشکده پزشکی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-937-fa.pdf 2012-08-15 0 0 AWARENESS OF WOMEN ABOUT EMERGENCY CONTRACEPTION IN URMIA   Awareness of women about emergency contraception in Urmia     Bahadori F [1] *, Ayatolahi H [2] , Yekta Z [3] , Fallahi V [4] , Fallahi S4, Mehdioghli R4     Received: 12 Mar, 2012 Accepted: 25 May, 2012     Abstract   Background & Aims : the aim of this study was awareness of women which were refer to family planning and kowsar center in Urmia about emergency contraception.   Materials & Methods : this prospective and cross sectional study was carry out in family planning and Kowsar center of Urmia Medical Sciences University in West-Azarbayjan in 2008 via 2009. A questioners were filled by medical students and demographic characteristic such as age, education, marital duration, parity and history of unwanted pregnancy.Questions about type, effectiveness, previous using and source of their information about Emergency contraception were written.Awareness were divided to good (score ≥ 20), moderate (score 7-19) and poor (score ≤6). P - value was considered significant if ≤0.05.   Result: The study comprised of 600 women. mean age of them and marital age were 29.8 ±7.2 and 19.7 ±3.2, respectively. The mean parity was 2.2 ± 1.6.88.8 % had poor, 9.8% intermediate and 1.8% good awareness about EC. Awareness was positive related to academic education, history of unwanted pregnancy and didn't related to age, duration of married and parity.   Conclusion: Awareness of ECn in our study was very poor, So education of women is very important.   Key words: emergency contraception, family planning centers, awareness     Address: Urmia Street, Kashani Hospital, Motahari, Tel : (+98) (0441) 2237077   Email: fbahadory27@yahoo.com   [1] Prynatvlvzhy Fellowship, Assistant Professor of Obstetrics and GynecologyUrmia University of Medical Sciences (Corresponding Author)  [2] Oncology Fellowship, Department of Obstetrics and Gynecology Medical University Urmi a  [3] Associate Professor, Department of EpidemiologyUrmia University of Medical Science s  [4] Urmia Medical Students Faculty of Medicin e http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-937-en.pdf 2012-08-15 0 0 F. Bahadori 1 AUTHOR H. Ayatolahi 2 AUTHOR Z. Yekta 3 AUTHOR V. Fallahi 4 AUTHOR S. H. Fallahi 5 AUTHOR R. Mehdioghli 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی علل زمینه ساز بروز خطاهای پرستاری در بخش‌های ویژه   بررسی علل زمینه ساز بروز خطاهای پرستاری در بخش‌های ویژه     دکتر رحیم بقایی * [1] ، یعقوب نادری [2] ، دکتر حمیدرضا خلخالی [3]     تاریخ دریافت 11/12/1390 تاریخ پذیرش 17/02/1391     چکیده   پیش زمینه و هدف: امروزه یکی از اولویت‌های مهم در مدیریت پرستاری، ایمنی بیمار است؛ و با وجود بعد وسیع خطاهای پرستاری، تأمین امنیت بیمار به یک چالش بزرگ تبدیل شده است، اگرچه حذف خطاهای پرستاری تا حدودی بعید به نظر می‌رسد اما می‌توان آن‌ها را به حداقل رساند. هدف این پژوهش بررسی علل زمینه ساز ایجاد خطاهای پرستاری در بخش‌های ویژه بود.   مواد و روش‌ها: این پژوهش مطالعه‌ای توصیفی تحلیلی است. واحدهای پژوهش شامل 202 نفر پرستار شاغل در بخش‌های ویژه بیمارستان‌های آموزشی سطح شهرستان ارومیه، که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده‌ها پرسش­نامه بود و برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و برای مقایسه بین گروه‌ها از آزمون کای اسکوار استفاده شده است.   یافته‌ها: نت ایج نشان داد که (4/13%) پرستاران مرد و بقیه (6/86%) زن بودند، میانگین سنی (4 ± 2/32) سال و میانگین سابقه کار (7/4 ± 4/8) سال بود؛ میانگین سابقه کار در بخش ویژه (6/2 ± 7/3) سال بود. علل زمینه ساز ایجاد خطاهای پرستاری در بخش‌های ویژه بیمارستانی در ابعاد مدیریتی (2/30%)، هماهنگی تیمی (1/42%)، محیطی (9/61%) و آموزشی (53%) یافت شد. میان دیدگاه افراد با سن و سابقه کار بالا در مورد علل زمینه ساز خطاهای پرستاری، ارتباط معنی­دار آماری وجود دارد.   بحث و نتیجه گیری: با توجه به اهمیت هر یک از ابعاد مولد خطا در بخش‌های ویژه از جمله ابعاد مدیریتی، محیطی، هماهنگی تیمی و آموزشی باید یک استراتژی مبتنی بر شواهد عینی برای از میان بردن علل مولد خطای پرستاری به کار گرفته شود، به این منظور نیاز به بازنگری روند کاری و محیطی احساس می‌شود.   کلید واژه‌ها: خطای پرستاری، علل زمینه ساز، بخش‌های ویژه   این مقاله برگرفته از پایان نامه دانشجویی کارشناسی ارشد است.     دو ماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، دوره دهم، شماره سوم، پی در پی 38، مرداد و شهریور 1391، ص 320-312   آدرس مکاتبه: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، تلفن: 2754961-0441  Email: rbaghaei2001@yahoo.com  [1] استادیار گروه پرستاری داخلی- جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (نویسنده مسئول)   [2] دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه، دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه   [3] استادیار آمار حیاتی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-925-fa.pdf 2012-08-15 0 0 EVALUATION OF PREDISPOSING FACTORS OF NURSING ERRORS IN CRITICAL CARE UNITS OF URMIA MEDICAL SCIENCE UNIVERSITY HOSPITALS   Evaluation of Predisposing Factors of Nursing Errors in Critical Care Units of Urmia Medical Science University Hospitals     Bagaei R [1] *, Nadari Y [2] , Khalkhali HR [3]     Received: 1 Mar, 2012 Accepted: 6May, 2012     Abstract   Background & Aims : P atient safety is an important part of the nursing management. But with this huge amount of nursing errors, patient safety seems out of reach. In order to catch a practical strategy to reduce the nursing error this research evaluated the incidence and disclosure of nursing errors and their predisposing factors in critical care units.   Materials & Methods : A descriptive- analytical study was conducted in critical care units: ICU, CCU & hemodialysis from 3 educational hospitals in Urmia city. A sample oftwo hundred-two nurseswas selected by census method for this study. Data were collected by questionnaire and analyzed by descriptive and inferential statistics by using Statistical Program for the Social Science (SPSS 16. 0) for windows.   Result : The results indicated that the majority of nurses were female (86. 6% female). The average age was 32. 2±4 year, and the average work experience was 8. 4±4. 7 year, while the average experience in critical care units was 3. 7±2. 6 year. Our data showed that from nurse’s view point, different factors in domains of management, team working, environment and education were considered to be predisposing factors of nursing errors. Also, there were a statistically significant difference between nurse’s view point with different ages and experiences.   Conclusion: Regarding to the importance of different factors in domain of management, teamwork, environment and education we should have evidence base knowledge and practical strategy to decrease nursing error.   Key words: N ursing Errors, Predisposing Factors, Medical Error, Disclosure     Address: Nursing and Midwifery Faculty, Urmia University of Medical Sciences, Urmia, Iran   Tel: (+98) (0441) 2754961   Email : rbaghaei2001@yahoo.com   [1] Assistant Professor, Medical Surgical Department, Faculty of Nursing and Midwifery, Urmia University of Medical Sciences, Urmia, Iran(Corresponding Author)  2 Nursing MSc Student, Urmia University of Medical Sciences, Urmia, Iran   [3] PhD of Biostatistics, Urmia University of Medical Sciences, Urmia, Iran http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-925-en.pdf 2012-08-15 0 0 R. Bagaei 1 AUTHOR Y. Nadari 2 AUTHOR H. R. Khalkhali 3 AUTHOR