1- استادیار روان پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
2- استادیار روانپزشکی، پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
3- استادیار پزشکی اجتماعی، پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
4- کارشناس ارشد روان پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران(نویسنده مسئول)
چکیده: (2957 مشاهده)
پیشزمینه و هدف: افسردگی چهارمین بیماری شایع و تا سال 2020 به دومین بیماری شایع جهان تبدیل شود. این بیماری با اختلال در شغل، تحصیل، روابط بین فردی، خانوادگی و حتی خودکشی تا حد قابل توجهی بر کیفیت زندگی تأثیر میگذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر شدت افسردگی بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی انجام شد. مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 70 بیمار مبتلابه اختلال افسردگی اساسی بستری در مراکز آموزشی درمانی دانشگاهی شهر قزوین در سال 1396 که بهصورت تصادفی در دو گروه تخصیص داده شدند، انجام گردید. در گروه مداخله علاوه بر دریافت درمان دارویی، تحت آموزش الگوی توانمندسازی خانواده محور قرار گرفتند. قبل از شروع کارآزمایی شدت افسردگی بیماران با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی و پس از 6 ماه پیگیری، شدت بیماری در هر دو گروه ارزیابی و با استفاده از آزمونهای تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکررو با استفاده از نرمافزار spss 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین شدت افسردگی قبل از مداخله در گروه کنترل 06/6+ 54 /60 و در گروه آزمون 13/7+ 34/62 بود که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین شدت افسردگی بیماران در ماه ششم در گروه کنترل 17/12+ 74/40 و در گروه آزمون 54/1+ 93/22 بود که تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود داشت. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر تفاوت آماری معناداری را ازنظر میانگین شدت افسردگی بعد از مداخله بین دو گروه کنترل و آزمون نشان میدهد. بحث و نتیجه گیری: توانمندسازی خانوادهمحور علاوه بر درمانهای دارویی میتواند در درمان شدت افسردگی بیمارا ن مؤثر باشد. بنابراین توصیه میشود در بخشهای روانپزشکی علاوه بر درمانهای دارویی، توانمندسازی روی خانواده بیماران صورت گیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
پرستاری