دوره 21، شماره 4 - ( 4-1402 )                   جلد 21 شماره 4 صفحات 298-289 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Ghanei Gheshlagh R, Mohammadnejad E, Shakeri B, Sohrabi R, Baghi V, Parizad N. PREVALENCE OF DEPRESSION AMONG PATIENTS WITH SPINAL CORD INJURY IN IRAN: A SYSTEMATIC REVIEW AND META-ANALYSIS. Nursing and Midwifery Journal 2023; 21 (4) :289-298
URL: http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-4887-fa.html
قانعی قشلاق رضا، محمدنژاد اسمعیل، شاکری بهره، سهرابی روزبه، باغی وجیهه، پریزاد ناصر. شیوع افسردگی در میان بیماران دچار آسیب نخاعی در ایران: یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز. مجله پرستاری و مامایی. 1402; 21 (4) :289-298

URL: http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-4887-fa.html


1- استادیار، مرکز تحقیقات سلامت معنوی، پژوهشکده توسعه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران
2- دانشیار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
3- کارشناس ارشد پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران
4- دانشجوی پزشکی عمومی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان سنندج، ایران
5- کارشناس مامایی، بیمارستان بعثت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران
6- مرکز تحقیقات ایمنی بیمار، پژوهشکده بالینی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران (نویسنده مسئول)
متن کامل [PDF 713 kb]   (1312 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1593 مشاهده)
متن کامل:   (1262 مشاهده)
مقدمه
آسیب طناب نخاعی[1] یک اختلال عصبی است که در آن نخاع به میزان‌های متفاوت آسیب می‌بیند (1). هر ساله یک‌میلیون مورد جدید در سراسر جهان دچار آسیب‌های نخاعی می‌شوند و 27 میلیون بیمار با عواقب آسیب نخاعی زندگی می‌کنند (2). قبل از دهه 1940، تنها 10 تا 20 درصد افراد بیش از چند هفته پس از آسیب زنده می‌ماندند. پیشرفت‌های فنّاوری این ارقام را به طرز چشمگیری بهبود بخشیده است، به‌طوری‌که 90 درصد از افراد در سال اول آسیب جان سالم به در برده‌اند و تقریباً 50 درصد آن‌ها تا 40 سال پس از آسیب زنده می‌مانند (3). تصادفات رانندگی و سایر علل مانند آسیب‌های جسمی و حتی حوادث تهدیدکننده حیات ازجمله  زلزله و جنگ منجر به آسیب نخاعی می‌شوند (4, 5).
افسردگی یک عارضه شایع در این افراد است و به‌عنوان مانع اصلی سلامت مرتبط با کیفیت زندگی در نظر گرفته می‌شود که منجر به مرگ زودرس می‌شود (6). ازآنجایی‌که خودکشی یک علت نسبتاً شایع در افراد مبتلا به آسیب نخاعی است (7) بنابراین پیشگیری، تشخیص و درمان افسردگی در این بیماران حائز اهمیت است. آسیب نخاعی بر وضعیت زندگی بیمار و خانواده او مانند همسر، فرزندان و والدین تأثیر می‌گذارد (8). عوامل متعددی با افسردگی مرتبط هستند، زخم فشاری (9) و درد (10) به‌عنوان عوامل تشدیدکننده خلق افسردگی در بیماران مبتلا به آسیب نخاعی شناخته شده‌اند. در این بیماران علاوه بر درد، خود مراقبتی و تحرک به دلیل حرکت با ویلچر مختل می‌شود که باعث اضطراب و افسردگی قابل‌توجهی در این دسته از بیماران می‌شود (11-13). افسردگی صرفاً نشانه غم و اندوه نیست آن‌ها مستقل و متمایز به نظر می‌رسند (14). افسردگی با درماندگی آموخته‌شده، کاهش پذیرش ناتوانی، کیفیت پایین زندگی و مشارکت کم جامعه در بین افراد مبتلا به آسیب نخاعی همراه است (15). احتمال درمان افسردگی در افراد مبتلا به آسیب نخاعی در مقایسه با افراد آسیب ندیده کمتر است (14).  اکثریت بیماران مبتلا به آسیب نخاعی برای کنترل افسردگی خود به مشاوره فردی، داروهای ضدافسردگی و فعالیت‌های بدنی روی می‌آورند (16). نتایج یک مطالعه متاآنالیز نشان داد که 2/22 درصد از بیماران با آسیب نخاعی از افسردگی رنج می‌برند که به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر از درصد افسردگی در جمعیت بیماران عمومی می‌باشد و این واقعیتی است که با کیفیت پایین زندگی در بیماران با آسیب نخاعی همراه است (17).
در یک مطالعه طولی 5 ساله نیز میزان بروز افسردگی در بازماندگان آسیب نخاعی 18 تا 21درصد برآورد گردید (18) و همچنین به‌طور مشابه در میان جانبازان آمریکایی میزان افسردگی 22درصد بود (19). مطالعات مختلف در ایران که باهدف برآورد شیوع افسردگی در این بیماران انجام شده است،  نتایج مختلفی را گزارش کرده‌اند(11, 12).  مروری سیستماتیک در این زمینه می‌تواند تصویر شفاف از وضعیت افسردگی در بیماران ایرانی دارای آسیب نخاعی ارائه دهد که می‌تواند به مسئولان بهداشتی، سیاست‌گذاران و متخصصان سلامت برای شناخت بهتر مشکل کمک کند. مطالعه حاضر باهدف برآورد شیوع تجمعی افسردگی در بین بیماران ایرانی دارای آسیب نخاعی انجام شد.

روش کار
این مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز بر اساس دستورالعمل PRISMA انجام شد.

استراتژی جستجو:
پایگاه‌های داخلی (مگیران[2] و جهاد دانشگاهی[3]) و بین‌المللی (اسکوپوس[4]، پابمد[5] و آی اس آی[6]) بدون محدودیت زمانی با کلیدواژه‌های زیر جستجو شد:
“Spinal Cord Injuries” OR “spinal cord injury*” OR “spinal Injury*” OR “spinal cord trauma*” OR “traumatic myelopathy* OR “spinal cord transection*” OR “spinal cord contusion*” OR “spinal cord laceration*” OR “post-traumatic myelopathy*” AND “depression” OR “depression*” OR “depressive symptom*” OR “emotional depression*” AND “Iran” OR “Iran*” OR “Islamic Republic of Iran”
همچنین لیست رفرنس‌های مقالات منتخب هم برای دسترسی به مقالات مرتبط بیشتر بررسی گردید.
معیارهای ورود و خروج:
تمامی مقالات مشاهده‌ای منتشرشده به زبان‌های فارسی و انگلیسی که فراوانی یا شیوع افسردگی در بین افراد دارای آسیب نخاعی در ایران  گزارش نموده بودند، تجزیه‌وتحلیل قرار شدند. مطالعات مداخله‌ای، کیفی، مروری و نامه به سردبیر از تحلیل خارج شدند.
انتخاب مطالعات:
در ابتدا تمامی مطالعات مرتبط را شناسایی و به برنامه اندنوت[7] نسخه 8 وارد شده و موارد تکراری حذف شد. سپس دو نویسنده بر اساس معیارهای ورود، عنوان و چکیده مقالات را ارزیابی و مطالعات واجد شرایط را جدا کردند. در گام بعدی، متن کامل مقالات منتخب موردبررسی قرار گرفت و اطلاعات موردنیاز از قبیل نویسنده، سال انتشار، حجم نمونه، مکان مطالعه و شیوع یا فراوانی افسردگی استخراج و در فرم از قبل تدوین‌شده‌ای وارد شد. برای بررسی کیفیت متدولوژیک مقالات ده آیتم از چک‌لیست استروب انتخاب شده و مقالات بر اساس آن‌ها ارزیابی شدند.  نمره ارزیابی کیفی بین صفر تا 10 متغیر بود و نمره بالاتر به منزله کیفیت متدولوژیک بالاتر بود (20). با توجه به اینکه غربالگری و ارزیابی کیفیت  مقالات توسط دو نویسنده مستقل از هم انجام می‌شد، هرگونه اختلاف‌نظر بر اساس نظرخواهی از  نویسنده مسئول رفع می‌شد.
تحلیل:
در این مطالعه تمامی تحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار STATA نسخه 16 انجام شد. از توزیع دوجمله‌ای جهت ترکیب مطالعات منتخب استفاده شد. برای نمایش برآورد شیوع اشتراکی افسردگی از فارست پلات[8] و جهت بررسی ناهمگنی بین مطالعات منتخب از شاخص I2  و آزمون Q کوکران استفاده شد. شاخص I2بیشتر از 75درصد به منزله ناهمگنی بالا در نظر گرفته می‌شود. با توجه به اینکه در تمامی بررسی‌ها، شاخص I2بیشتر از 75درصد بود و آزمون Q کوکران نیز معنادار بود، از مدل اثرات تصادفی جهت ترکیب مطالعات منتخب و برآورد شیوع افسردگی استفاده شد. از آزمون متارگرسیون یک متغیره برای بررسی ارتباط شیوع افسردگی با سال انتشار و حجم نمونه مطالعات منتخب استفاده شد. جهت تعیین خطای انتشار[9] مطالعات از فانل پلات[10] بر مبنای آزمون رگرسیونی ایگر[11] استفاده شد. سوگیری انتشار زمانی رخ می‌دهد که نتایج یک نظرسنجی بر اینکه آیا یا بنابراین، انتشار نتایجی که یافته‌های قابل‌توجهی را نشان می‌دهد، تعادل یافته‌ها را به نفع نتایج
مثبت بر هم می‌زند (21)
.

یافته‌ها
در جستجوی اولیه از پایگاه‌های داخلی 65 مقاله و از پایگاه‌های بین‌المللی هم 162 مقاله یافت شد. پس از حذف مقالات تکراری (95 مورد)، عنوان و چکیده موارد باقیمانده ارزیابی شد. 113 مقاله نیز به دلیل غیر مرتبط بودن از تحلیل خارج شد و متن کامل 19 مقاله باقیمانده مرور شد. در 12 مطالعه، شیوع افسردگی گزارش نشده است، اما نتایج افسردگی در قالب رتبه‌بندی (خفیف، متوسط، شدید) ارائه شده است و بنابراین حذف شدند و درنهایت 7 مطالعه نهایی با حجم نمونه 1517 نفر وارد تحلیل شدند (22-28) (شکل 1).
 

شکل (1): فرایند غربالگری و انتخاب مقالات
تمامی مطالعات در تهران (پایتخت ایران) انجام شده بودند. برای اندازه‌گیری افسردگی از ابزارهای مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس - 21[12] (DASS - 21) (یک مطالعه)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی[13] (HADS) (دو مطالعه) و پرسشنامه افسردگی بک[14] (BDI) (چهار مطالعه) استفاده شده بود. کمترین و بیشترین شیوع به ترتیب مربوط به مطالعات راهنما و همکاران(1394) (28) و مخبر دزفولی و همکاران(2018) (27) بود. یافته‌های کلیدی تمامی مطالعات منتخب همراه با مشخصات آن‌ها در جدول 1 ارائه شده است.
 

جدول (1): مشخصات مطالعات تحلیل شده
نویسنده اول (سال) سال انتشار حجم نمونه میانگین سن بیماران ابزار شیوع (%)
محمدی (26) 2021 148 - DAS-21 34
قاجارزاده (22) 2018 830 12 ± 29 BDI 7/46
مخبر دزفولی (11) 2018 51 - BDI 5/74
راهنما (28) 2015 213 5/9 ± 7/33 HADS 15
متین (25) 2015 30 3/13 ± 35 BDI 3/33
خزائی پور (24) 2015 140 7/7 ± 6/29 BDI 3/49
حاجی آقا بابایی (23) 2014 105 1/10 ± 41 HADS 53
شکل (2): فارست پلات مربوط به شیوع افسردگی
یافته‌ها نشان داد که شیوع تجمعی افسردگی در بیماران دارای ضایعه نخاعی 43 درصد (با فاصله اطمینان 95%: 30-57) بود (شکل 2). همچنین نتایج متارگرسیون حاکی از این بود که بین شیوع افسردگی با سال انتشار مقالات و حجم نمونه مقالات ارتباطی وجود ندارد(شکل 3).  سوگیری انتشار نیز معنی‌دار نبود (505/0p=).
 
شکل (3): متارگرسیون ارتباط بین افسردگی با سال انتشار مقالات (A) و حجم نمونه مقالات (B)
بحث
در این مطالعه  به‌طور سیستماتیک  شیوع افسردگی در بیماران ایرانی دارای آسیب نخاعی مورد بررسی قرار گرفت و یافته‌ها نشان داد که شیوع افسردگی در این بیماران 43 درصد است. نتایج متاآنالیز دیگری نشان داد که 2/22 درصد بیماران با ضایعه نخاعی، دارای افسردگی هم‌زمان هستند (15). همسو با مطالعه حاضر، یافته‌های مطالعه‌ای در استرالیا نشان داد که 37 درصد بیماران آسیب نخاعی دارای افسردگی بودند، همچنین 30 درصد و 25 درصد بیماران به ترتیب از اضطراب و استرس رنج می‌بردند (29). یافته‌های مطالعه  دیگری در کره نشان داد که 9/63 درصد بیماران شش ماه پس از بروز ضایعه نخاعی دچار افسردگی شده بودند (30). آرانگو- لاسپریلا[15] و همکاران (2011) در مطالعه‌ای افسردگی بیماران مبتلا به آسیب نخاعی را در 5 سال اول پس از آسیبشان بررسی کردند و دریافتند که شیوع افسردگی از 9/11 درصد در سال اول تا 7/9 درصد در 5 سال بعد از آسیب نخاعی متغیر بود (31). به نظر می‌رسد افسردگی یک تجربه اجتناب ناپذیر و پاسخ غیرطبیعی به آسیب نخاعی است که باید درمان شود (32) چون که با درماندگی آموخته شده، کاهش پذیرش ناتوانی، کیفیت زندگی پایین و مشارکت اجتماعی پایین این بیماران همراه است (15). دلیل تفاوت در مطالعات مذکور را می‌توان به  تفاوت‌های جمعیت شناختی بیماران، نوع ابزارهای مورد استفاده و تعاریف افسردگی نسبت داد.
دلیل شیوع بالای افسردگی در این بیماران را می‌توان به مشکلات  فراوان آن‌ها نسبت داد. اختلال در عملکرد روده و مثانه، تحرک، عملکردهای اتونومیک همراه با شرایط ثانویه از قبیل زخم فشاری و درد می‌تواند مستقیماً سلامت آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد (33). همچنین تجربه دردهای نوروپاتیک، اختلال عملکرد روده/مثانه، از دست دادن عملکرد جنسی و دیسترس‌های روانی کیفیت زندگی، توان‌بخشی و بهبودی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد (34-38). در نهایت این بیماران مستعد عوارضی از قبیل پنومونی، سپسیس، عفونت ادراری، بیماری‌های قلبی و درد مزمن هستند که ممکن است شرایط بالینی‌شان را بدتر کند (39, 40). احتمال درمان افسردگی در افراد مبتلا به آسیب نخاعی در مقایسه با افراد آسیب ندیده کمتر است (14).
 به نظر می‌رسد در روزهای اولیه پس از حادثـه، بـروز افسردگی در این بیماران طبیعی باشد، ولی اگر این حالات ادامه داشته باشد و بیمار نتواند خود را تطبیق داده و به حـالـت عادی برگردد، نیازمند مداخلات درمـانـی  خواهد بود (41, 42). مـطـالـعـات انجام شده بیانگر آن است که آسیب نخاعـی می‌تواند جدای از سطح آسیبی که در افراد مصدوم ایجاد می‌کند به‌واسطه تاثیرات روان‌شناختی ایجاد شده نیز بـر سـطـح عملکرد این بیماران تأثیر منفی بگذارد(43, 44). اثرات روانی ناشی از ضایعه نخاعی در پنج سال اول به حداکثر میزان خود می‌رسد. در این سال‌ها افکار خودکشی در این بیماران شایع‌تر است و باید بیشتر تحت مراقبت قرار گیرند(45). افراد افسرده توان، انرژی و انگیزه فعالیت‌های روتین و روزمره را ندارند، عملکرد فیزیکی، شغلی و روابط بین فردی در آن‌ها دچار اشکال می‌شود، آن‌ها ناامیدتر از سایر بیماران هستند و کمتر دنبال راه حل برای زندگیشان هستند. برخی از آن‌ها مبتلا به افسردگی شدید می‌شوند و اقدام به خودکشی می‌کنند و نیاز است برنامه ریزی درست، به موقع و اصولی برای کنترل افسردگی انجام دهند تا به مرحله افکار خودکشی سوق پیدا نکند(14, 17). نتایج مطالعه فان[16]  و همکاران(2013)  نشان داده بود  که شیوع افسردگی در بیماران آسیب نخاعی 23 درصد بود و 29 درصد شرکت کنندگان حداقل یک  داروی ضدافسردگی دریافت می‌کردند(16). در مطالعه کروس[17] و همکاران(2000)  48 درصد  از شرکت کنندگان علائم بالینی  مربوط به افسردگی پس از آسیب نخاعی را گزارش کرده بودند و بین سن، جنسیت و شاخص‌های وضعیت اجتماعی-اقتصادی (تحصیلات و درآمد) با افسردگی بیماران ارتباط وجود داشت (45).
نتایج یک مطالعه‌ی سیستماتیک مروری باهدف  بررسی تغییرات روان‌شناختی در بیماران مبتلا به آسیب نخاعی نشان داد که کیفیت پایین زندگی، باعث شده است بیماران درجاتی از افسردگی را تجربه نمایند. از آن جایی که افسردگی ابتدایی در این بیماران می‌تواند در مدت کوتاهی با حمایت کـافـی خـانـوادگـی و اجتماعی به حالت طبیعی روانی برگردد، افسردگی در همه‌ی آن‌ها رخ نمی‌دهد (15). در مطالعه ویلیامز[18] و همکاران(2014)  شیوع افسردگی پس ضایعات نخاعی 22 درصد بود. این نتایج بر اهمیت ادامه تحقیقات در مورد اندازه‌گیری افسردگی در افراد مبتلا به آسیب نخاعی و درمان‌های افسردگی بعد از آسیب نخاعی تأکید می‌کند (17).  کریگ[19] و همکاران معتقدند وقتی این بیماران دچار درجاتی از  آسیب می‌شوند، میزان عملکردشان نسبت به گذشته تغییر می‌کند و ایـن تـغـیـیـر ناگهانی باعث ایجاد درجاتی از افسردگی می‌شود و هر چه عملکرد پایین‌تر باشد بیمار افسردگی شدیدتری را تجربه می‌کند (46). یک مطالعه در یونان که بروز افسردگی را در سال اول پس از ابتلا به آسیب نخاعی بررسی کرده بود نرخ افسردگی را  18 درصد اعلام کرد (6). درد، خستگی، اضطراب، عصبانیت، قدرت کم، خودکارآمدی ضعیف، خواب نامناسب، افزایش اسپاستیسیته، کاهش فعالیت جنسی، محدودیت شرکت در فعالیت‌های روزانه، فعالیت‌های شغلی و تفریحی و مشارکت‌های اجتماعی ازجمله علائم شایع در بین بیماران آسیب نخاعی است که می‌تواند آن‌ها را مستعد افسردگی کند (47).
یکی از محدودیت‌های این مطالعه عدم گزارش کافی جزئیاتی از قبیل طول مدت بیماری، سن وقوع ضایعه نخاعی، شغل و تحصیلات بود که امکان تحلیل‌های بیشتر را ناممکن می‌ساخت. بر این اساس پیشنهاد می‌شود مطالعات آینده با حجم نمونه بالا و متمرکز بر این عوامل مرتبط انجام شود.

نتیجه‌گیری
نزدیک به نیمی از بیماران دارای ضایعه نخاعی در ایران از افسردگی رنج می‌برند. با توجه به اینکه افسردگی می‌تواند علاوه بر کاهش کیفیت زندگی و تبعیت از درمان، آن‌ها را مستعد افکار خودکشی و سایر مشکلات روانی کند، شناسایی افراد در معرض خطر برای ارائه مراقبتی‌های بهداشتی درمانی بیشتر ضروری به نظر می‌رسد. انجام مداخلات پیشرفته و به روز جهت کمک به کاهش علائم افسردگی در بیماران دچار آسیب نخاعی توصیه می‌شود.
نوع مطالعه: مروری | موضوع مقاله: متفرقه

فهرست منابع
1. Craig A, Tran Y, Guest R, Middleton J. Trajectories of self-efficacy and depressed mood and their relationship in the first 12 months following spinal cord injury. Arch Phys Med Rehabil 2019;100(3):441-7. [DOI:10.1016/j.apmr.2018.07.442] [PMID]
2. Roquilly A, Vigué B, Boutonnet M, Bouzat P, Buffenoir K, Cesareo E, et al. French recommendations for the management of patients with spinal cord injury or at risk of spinal cord injury. Anaesth Crit Care Pain 2020;39(2):279-89. [DOI:10.1016/j.accpm.2020.02.003] [PMID]
3. Middleton J, Dayton A, Walsh J, Rutkowski S, Leong G, Duong S. Life expectancy after spinal cord injury: a 50-year study. Spinal Cord 2012;50(11):803-11. [DOI:10.1038/sc.2012.55] [PMID]
4. Yuan S, Shi Z, Cao F, Li J, Feng S. Epidemiological features of spinal cord injury in China: a systematic review. Front Neurology 2018;9:683. [DOI:10.3389/fneur.2018.00683] [PMID] [PMCID]
5. Pickett GE, Campos-Benitez M, Keller JL, Duggal N. Epidemiology of traumatic spinal cord injury in Canada. Spine 2006;31(7):799-805. [DOI:10.1097/01.brs.0000207258.80129.03] [PMID]
6. Tzanos IA, Mavrogenis A, Gioti K, Papagelopoulos P, Panagiotopoulos E. Depressive mood in individuals with spinal cord injury (SCI) living in Greece. Spinal Cord 2018;56(9):883-9. [DOI:10.1038/s41393-018-0093-z] [PMID]
7. Savic G, DeVivo M, Frankel H, Jamous M, Soni B, Charlifue S. Causes of death after traumatic spinal cord injury-a 70-year British study. Spinal Cord 2017;55(10):891-7. [DOI:10.1038/sc.2017.64] [PMID]
8. Lynch J, Cahalan R. The impact of spinal cord injury on the quality of life of primary family caregivers: a literature review. Spinal Cord 2017;55(11):964-78. [DOI:10.1038/sc.2017.56] [PMID]
9. Dorsett P, Geraghty T. Depression and adjustment after spinal cord injury: a three-year longitudinal study. Top Spinal Cord Inj Rehabil 2004;9(4):43-56. https://doi.org/10.1310/01YF-RTP4-21UB-MK7V [DOI:10.1310/01yf-rtp4-21ub-mk7v]
10. Craig AR, Hancock KM, Dickson HG. Spinal cord injury: a search for determinants of depression two years after the event. Br J Clin Psychol 1994;33(2):221-30. [DOI:10.1111/j.2044-8260.1994.tb01116.x] [PMID]
11. Mokhber Dezfoly R, Rezaee M, Kalantari M, Akbarzadeh Baghban A, Kohan AH. Depression in patients with spinal cord injury referred to the specialized centers in Tehran, Iran. Arch Neurosci 2018;5(3). [DOI:10.5812/archneurosci.66718]
12. Kahrazei F, Mirshekar T. Effect of wives group training on activities of daily living and quality of life in male patients with spinal cord injury. 2015. [Google Scholar]
13. Graupensperger S, Evans MB. Associations between obesity and psychological morbidity of depression and anxiety in spinal cord injury patients. Arch Phys Med Rehabil 2017;98(12):e166-e7. [DOI:10.1016/j.apmr.2017.09.056]
14. Fann JR, Bombardier CH, Richards JS, Tate DG, Wilson CS, Temkin N, et al. Depression after spinal cord injury: comorbidities, mental health service use, and adequacy of treatment. Arch Phys Med Rehabil 2011;92(3):352-60. [DOI:10.1016/j.apmr.2010.05.016] [PMID]
15. Kraft R, Dorstyn D. Psychosocial correlates of depression following spinal injury: A systematic review. Spinal Cord Med 2015;38(5):571-83. https://doi.org/10.1179/2045772314Y.0000000295 [DOI:10.1179/2045772314y.0000000295] [PMID] [PMCID]
16. Fann JR, Crane DA, Graves DE, Kalpakjian CZ, Tate DG, Bombardier CH. Depression treatment preferences after acute traumatic spinal cord injury. Arch Phys Med Rehabil 2013;94(12):2389-95. [DOI:10.1016/j.apmr.2013.07.004] [PMID]
17. Williams R, Murray A. Prevalence of depression after spinal cord injury: a meta-analysis. Arch Phys Med Rehabil 2015;96(1):133-40. [DOI:10.1016/j.apmr.2014.08.016] [PMID]
18. Hoffman JM, Bombardier CH, Graves DE, Kalpakjian CZ, Krause JS. A longitudinal study of depression from 1 to 5 years after spinal cord injury. Arch Phys Med Rehabil 2011;92(3):411-8. [DOI:10.1016/j.apmr.2010.10.036] [PMID]
19. Smith BM, Weaver FM, Ullrich PM. Prevalence of depression diagnoses and use of antidepressant medications by veterans with spinal cord injury. Am J Phys Med Rehabil 2007;86(8):662-71. https://doi.org/10.1097/PHM.0b013e318114cb6d [DOI:10.1097/phm.0b013e318114cb6d] [PMID]
20. Von Elm E, Altman DG, Egger M, Pocock SJ, Gøtzsche PC, Vandenbroucke JP. The Strengthening the Reporting of Observational Studies in Epidemiology (STROBE) statement: guidelines for reporting observational studies. Bull World Health Organ 2007;85:867-72. https://doi.org/10.2471/BLT.07.045120 [DOI:10.2471/blt.07.045120] [PMID] [PMCID]
21. Song F, Parekh S, Hooper L, Loke YK, Ryder J, Sutton AJ, Hing C, Kwok CS, Pang C, Harvey I. Dissemination and publication of research findings: an updated review of related biases. Health Tech Assess 2010;14(8):1-220. [DOI:10.3310/hta14080] [PMID]
22. Ghajarzadeh M, Saberi H. Association between depression and chronic complications in clients with traumatic spinal cord injury. Acta Medica Iranica 2018;56(11):704-9. [Google Scholar]
23. Hajiaghababaei M, Javidan AN, Saberi H, Khoei EM, Khalifa DA, Koenig HG, et al. Female sexual dysfunction in patients with spinal cord injury: a study from Iran. Spinal Cord 2014;52(8):646-9. [DOI:10.1038/sc.2014.99] [PMID]
24. Khazaeipour Z, Taheri-Otaghsara SM, Naghdi M. Depression Following Spinal Cord Injury: Its Relationship to Demographic and Socioeconomic Indicators. Top Spinal Cord Inj Rehabil 2015;21(2):149-55. [DOI:10.1310/sci2102-149] [PMID] [PMCID]
25. Matin M, Latifi S, Koushki D, Javidan AN, Laleh L, Soltani Z, et al. Depressive Mood and Fatigue in Iranian Patients with Spinal Cord Injury and Spared Walking Ability. Arch Neurosci 2015;2(2). [DOI:10.5812/archneurosci.20180]
26. Mohammadi H, Parastouei K, Rostami H, Fadel A. The association between dietary inflammatory index and psychological profile among men with spinal cord injury. J Spinal Cord Med 2021:1-6. [DOI:10.1080/10790268.2021.1905977] [PMID] [PMCID]
27. Mokhber Dezfoly R, Rezaee M, Kalantari M, Baghban AA, Kohan AH. Depression in Patients with Spinal Cord Injury Referred to the Specialized Centers in Tehran, Iran. Arch Neurosci 2018;5(3). [DOI:10.5812/archneurosci.66718]
28. Rahnama P, Javidan AN, Saberi H, Montazeri A, Tavakkoli S, Pakpour AH, et al. Does religious coping and spirituality have a moderating role on depression and anxiety in patients with spinal cord injury? A study from Iran. Spinal Cord 2015;53(12):870-4. [DOI:10.1038/sc.2015.102] [PMID]
29. Migliorini C, New P, Tonge BJ. Comparison of depression, anxiety and stress in persons with traumatic and non-traumatic post-acute spinal cord injury. Spinal Cord 2009;47(11):783-8. [DOI:10.1038/sc.2009.43] [PMID]
30. Shin JC, Goo HR, Yu SJ, Kim DH, Yoon SY. Depression and quality of life in patients within the first 6 months after the spinal cord injury. Ann Rehab Med 2012;36(1):119. [DOI:10.5535/arm.2012.36.1.119] [PMID] [PMCID]
31. Arango-Lasprilla JC, Ketchum JM, Starkweather A, Nicholls E, Wilk AR. Factors predicting depression among persons with spinal cord injury 1 to 5 years post injury. NeuroRehabilitation 2011;29(1):9-21. https://doi.org/10.3233/NRE-2011-0672 [DOI:10.3233/nre-2011-0672] [PMID] [PMCID]
32. Capron M, Stillman M, Bombardier CH. How do healthcare providers manage depression in people with spinal cord injury? Spinal Cord Ser Cases 2020;6(1):85. [DOI:10.1038/s41394-020-00333-x] [PMID] [PMCID]
33. Simpson LA, Eng JJ, Hsieh JT, Wolfe, the Spinal Cord Injury Rehabilitation Evidence Research Team DL. The health and life priorities of individuals with spinal cord injury: a systematic review. J Neurotrauma 2012;29(8):1548-55. [DOI:10.1089/neu.2011.2226] [PMID] [PMCID]
34. Abramson C, McBride K, Konnyu K, Elliott S. Sexual health outcome measures for individuals with a spinal cord injury: a systematic review. Spinal Cord 2008;46(5):320-4. [DOI:10.1038/sj.sc.3102136] [PMID]
35. Persu C, Caun V, Dragomiriţeanu I, Geavlete P. Urological management of the patient with traumatic spinal cord injury. J Med Life 2009;2(3):296. [PMCID]
36. Siddall PJ, McClelland JM, Rutkowski SB, Cousins MJ. A longitudinal study of the prevalence and characteristics of pain in the first 5 years following spinal cord injury. Pain 2003;103(3):249-57. https://doi.org/10.1016/S0304-3959(02)00452-9 [DOI:10.1016/s0304-3959(02)00452-9] [PMID]
37. Störmer S, Gerner H, Grüninger W, Metzmacher K, Föllinger S, Wienke C, et al. Chronic pain/dysaesthesiae in spinal cord injury patients: results of a multicentre study. Spinal Cord 1997;35(7):446-55. [DOI:10.1038/sj.sc.3100411] [PMID]
38. Widerström-Noga EG, Felix ER, Cruz-Almeida Y, Turk DC. Psychosocial subgroups in persons with spinal cord injuries and chronic pain. Arch Phys Med Rehabil 2007;88(12):1628-35. [DOI:10.1016/j.apmr.2007.09.013] [PMID]
39. Sipski ML, Richards JS. Spinal cord injury rehabilitation: state of the science. Am J Phys Med Rehabil 2006;85(4):310-42. [DOI:10.1097/01.phm.0000202105.87011.bf] [PMID]
40. Shavelle RM, DeVivo MJ, Strauss DJ, Paculdo DR, Lammertse DP, Day SM. Long-term survival of persons ventilator dependent after spinal cord injury. J Spinal Cord Med 2006;29(5):511-9. [DOI:10.1080/10790268.2006.11753901] [PMID] [PMCID]
41. Saunders LL, Krause JS. Psychological factors affecting alcohol use after spinal cord injury. Spinal Cord 2011;49(5):637-42. [DOI:10.1038/sc.2010.160] [PMID] [PMCID]
42. Sadeghirad B, Haghdoost A-A, Amin-Esmaeili M, Ananloo ES, Ghaeli P, Rahimi-Movaghar A, et al. Epidemiology of major depressive disorder in Iran: a systematic review and meta-analysis. Int J Prev Med 2010;1(2):81. [PMCID]
43. Tawashy A, Eng J, Lin K, Tang P, Hung C. Physical activity is related to lower levels of pain, fatigue and depression in individuals with spinal-cord injury: a correlational study. Spinal Cord 2009;47(4):301-6. [DOI:10.1038/sc.2008.120] [PMID] [PMCID]
44. Wijesuriya N, Tran Y, Middleton J, Craig A. Impact of fatigue on the health-related quality of life in persons with spinal cord injury. Arch Phys Med Rehabil 2012;93(2):319-24. [DOI:10.1016/j.apmr.2011.09.008] [PMID]
45. Krause JS, Kemp B, Coker J. Depression after spinal cord injury: relation to gender, ethnicity, aging, and socioeconomic indicators. Arch Phys Med Rehabil 2000;81(8):1099-109. [DOI:10.1053/apmr.2000.7167] [PMID]
46. Craig A, Tran Y, Wijesuriya N, Middleton J. Fatigue and tiredness in people with spinal cord injury. J Psychosom Res 2012;73(3):205-10. [DOI:10.1016/j.jpsychores.2012.07.005] [PMID]
47. Modirian E, Pirouzi P, Soroush M, Karbalaei-Esmaeili S, Shojaei H, Zamani H. Chronic pain after spinal cord injury: results of a long-term study. Pain Med 2010;11(7):1037-43. [DOI:10.1111/j.1526-4637.2010.00865.x] [PMID]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پرستاری و مامایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Nursing And Midwifery Journal

Designed & Developed by : Yektaweb